عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها صفحه 424

صفحه 424

92- یزید بن ثُبَیط ..... ص : 461

وی از شیعیان شریف بصره و مورد احترام آنان بود. هنگامی که هنوز ابن زیاد در بصره بود و همه راهها را کنترل می‌کرد، یزید بن ثبیط تصمیم گرفت تا به سوی امام حسین علیه السلام که در مکه حضور داشت رهسپار شود.

او صاحب ده پسر بود. تصمیمش را با آنان در میان نهاد و گفت: کدامتان حاضرید با من به مکه بیایید و جانتان را در راه امام علیه السلام نثار کنید؟ دو تن از فرزندانش عبداللَّه و عبیداللَّه اعلام آمادگی کردند.

آنگاه ابن ثبیط به خانه «ماریه» دختر «مُنقذِ عبدی» یکی از شیعیان با کمال بصره رفت. آنجا محل اجتماع و انس شیعیان بود، او در جمع شیعیان تصمیمش را اعلان نمود و از همه دعوت کرد تا به همراه او عازم مکه شوند. از آن جمع «عامر» و غلامش، «سیف بن مالک» و «ادهم بن‌امیه» با او همراه شدند و جمعاً هفت نفر راهی مکه شدند. «1»

ابن ثُبیط زمانی به مکه رسید که امام علیه السلام در ابطح- یکی از محلات مکه- منزل داشت. او پس از مختصری استراحت، به منزل امام علیه السلام رفت. از آن طرف چون امام علیه السلام خبر ورود ابن ثُبیط را شنید خود، به سوی خیمه گاه ابن ثبُیط راه افتاد. چون به خیمه‌اش رسید عرض کردند: ابن ثُبیط به قصد شما بیرون رفت. امام علیه السلام به انتظار ابن ثبیط همانجا ماند، ابن ثبیط وقتی که فهمید امام به خیمه‌گاه او رفت شتابان خود را رساند و چون امام علیه السلام را دید با صدای بلند این آیه را خواند: « «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا»؛ بگو به فضل خدا و رحمتش، پس به آن خوشحال باشید». «2»

سپس عرض کرد: ألسّلام علیک یابن رسول اللَّه. امام علیه السلام جوابش را داد و او نزد امام علیه السلام نشست و هدفش را از آمدن به حضور امام علیه السلام بیان داشت. امام در حقش دعا


__________________________________________________
(1). ابصار العین، ص 110 و اعیان الشیعة، ج 10، ص 305
(2). یونس، آیه 57
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه