عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها صفحه 471

صفحه 471

سکینه فریاد برآورد: پدرجان! آیا تسلیم مرگ شده‌ای؟! امام پاسخ داد:

«کَیْفَ لا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لا ناصِرَ لَهُ وَ لا مُعینَ؟؛ چگونه تسلیم نشود کسی که یار و یاوری برای او نمانده است؟».

سکینه گفت: پدر جان! (حال که چنین است) ما را به حرم جدّمان برگردان!

«هَیْهاتَ، لَوْ تُرِکَ الْقَطا لَنامَ؛ هیهات! اگر مرغ قطا را رها می‌کردند در آشیانه‌اش آرام می‌گرفت» (اشاره به این‌که ما را رها نخواهند کرد).

صدای گریه بانوان برخاست، امام آنان را آرام کرد و به سوی دشمن حمله‌ور شد. «1»

115- سخنان و اشعار امام علیه السلام در برابر دشمن ..... ص : 508

امام حسین علیه السلام به دشمنان نزدیک شد و خطاب به آنان فرمود:

«یا وَیْلَکُمْ أَتَقْتُلُونِی عَلی سُنَّةٍ بَدَّلْتُها؟ أَمْ عَلی شَریعَةٍ غَیَّرْتُها، أَمْ عَلی جُرْمٍ فَعَلْتُهُ، أَمْ عَلی حَقٍّ تَرَکْتُهُ؟؛ وای بر شما! چرا با من می‌جنگید؟ آیا سنّتی را تغییر داده‌ام؟ یا شریعتی را دگرگون ساخته‌ام؟ یا جرمی مرتکب شده‌ام؟ و یا حقّی را ترک کرده‌ام؟».

گفتند: «إِنَّا نَقْتُلُکَ بُغْضاً لِأَبِیکَ؛ بلکه به خاطر کینه‌ای که از پدرت به دل داریم، با تو می‌جنگیم و تو را می‌کشیم». «2»

امام علیه السلام چون این اشعار را می‌خواند، بر آنان حلمه ور شد:

کَفَرَ الْقَوْمُ وَ قِدْماً رَغَبُوا عَنْ ثَوابِ اللَّهِ رَبِّ الثَّقَلَیْنِ

قَتَلَ الْقَوْمُ عَلِیّاً وَ ابْنَهُ حَسَنَ الْخَیْرِ کَریمَ الطَّرَفَیْنِ

حَنَقاً مِنْهُمْ وَ قالُوا أَجْمِعُوا أُحْشُرُوا النَّاسَ إِلی حَرْبِ الْحُسَیْنِ

یا لَقَوْمٍ مِنْ أُناسٍ رُذَّلٍ جَمَعُوا الْجَمْعَ لِأَهْلِ الْحَرَمَیْنِ


__________________________________________________
(1). بحارالانوار، ج 45، ص 47
(2). ینابیع المودّة، ج 3، ص 79- 80
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه