عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها صفحه 519

صفحه 519

2- صدقه بر ما حرام است! ..... ص : 558

مردی به نام «مسلم جصّاص» [/ گچ‌کار] می‌گوید: ابن زیاد مرا برای تعمیر دارالاماره به کوفه فراخواند. من مشغول گچ‌کاری درگاه‌های دارالاماره بودم که صدای هیاهویی را شنیدم. از خادمی که با ما بود، پرسیدم: این سر و صدا و هیاهو برای چیست؟

گفت: هم اکنون سر یک تن خارجی را که بر یزید شورش کرده می‌آورند!

گفتم: آن خارجی کیست؟

گفت: حسین بن علی علیه السلام.

من گفتگوی با آن خادم را رها کرده، منتظر ماندم تا وقتی که وی از آنجا بیرون رفت؛ از اندوه شدید چنان ضربه‌ای بر صورتم زدم که ترسیدم چشمم نابینا شود، سپس دستهایم را شستم و از پشت قصر بیرون آمدم و به محله «کُناسَه» کوفه رسیدم.

در آنجا دیدم که مردم منتظر رسیدن اسیران و سرها هستند. طولی نکشید که چهل کجاوه را دیدم که بر چهل شتر نهاده‌اند و بانوان و کودکان از فرزندان فاطمه علیها السلام بر آنها سوارند. در این میان چشمم به امام علی بن الحسین علیهما السلام افتاد که بر شتری بدون روپوش سوار است و از رگهای گردنش خون جاری است و در حالی که می‌گریست این اشعار را می‌خواند:

یا أُمَّةَ السَّوءِ لا سُقْیَا لِرَبْعِکُمْ یا امَّةً لَمْ تُراعِ جَدَّنا فینا

لَوْ أَنَّنا وَ رَسُولُ اللَّهِ یَجْمَعُنا یَوْمَ الْقِیامَةِ ما کُنْتُمْ تَقُولُونا؟

تُسَیِّرونا عَلَی الْأَقْتابِ عارِیَةً کَأَنَّنا لَمْ نُشَیِّدْ فیکُمْ دینا

بَنی امَیَّةَ ما هذَا الْوُقُوفُ عَلی تِلْکَ الْمَصائِبِ لا تُلَبُّونَ داعِیَنا

تُصَفِّقُونَ عَلَیْنا کَفَّکُمْ فَرَحاً وَ أَنْتُمُ فی فِجاجِ الْأَرْضِ تَسْبُونا

أَلَیْسَ جَدّی رَسُولُ اللَّهِ وَیْلَکُمْ أَهْدَی الْبَرِیَّةَ مِنْ سُبُلِ الْمُضِلِّینا

یا وَقْعَةَ الطَّفِ قَدْ أَوْرَثْتِنی حَزَناً وَاللَّهُ یَهْتِکُ أَسْتارَ الْمُسیئینا

«ای امّت بد (کردار) هرگز بر شما باران نبارد؛ ای امتی که احترام جدّ ما را درباره ما مراعات نکردید.

اگر در روز قیامت ما و رسول خدا گرد هم آییم (و شما ما را در کنار رسول خدا ببینید) چه پاسخی برای ما خواهید داشت؟

ما را بر شتران برهنه سوار می‌کنید و (در شهرها) می‌گردانید؛ گویا ما همان کسانی نیستیم که پایه‌های دین را در میان شما محکم ساختیم.

ای بنی‌امیه! شما بر مصیبتهایی که بر ما وارد می‌شود، واقفید؛ ولی فریادهای ما را پاسخ نمی‌دهید.

شما از شادی (اسارت ما) کف می‌زنید و ما را در گستره زمین به اسارت می‌برید.

وای بر شما! آیا جدّ من رسول خدا نیست؟ همان کسی که مردم را از راههای گمراهی (به راه راست) هدایت کرد.

ای واقعه کربلا! برای من اندوه به همراه آورده‌ای، ولی خداوند پرده از کار بدکاران کنار خواهد زد (و آنها را رسوا خواهد ساخت)».

مسلم جصّاص می‌افزاید: از سوی دیگر دیدم مردم کوفه به کودکانی که داخل محمل‌ها بودند، نان و خرما می‌دادند؛ که در این میان مشاهده کردم، ام کلثوم فریاد زد:

«یا أَهْلَ الْکُوفَةِ! انَّ الصَّدَقَةَ عَلَیْنا حَرامٌ؛ ای کوفیان! صدقه بر ما حرام است». «1»

در آن حال، مردم گریه می‌کردند که جناب ام کلثوم علیها السلام فرمود:

«صَهْ یا أَهْلَ الْکُوفَةِ، تَقْتُلُنا رِجالُکُمْ، وَ تَبْکینا نِساؤُکُمْ؟ فَالْحاکِمُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ یَوْمَ فَصْلِ الْقَضاءِ؛ ساکت باشید ای کوفیان! مردانتان ما را می‌کشند و زنانتان بر ما می‌گریند؟ داور میان ما و شما در روز قیامت خداوند است».


__________________________________________________
(1). می‌دانیم که صدقات بر دو قسم است: صدقات مستحب و صدقات واجب که از آن به زکات نیز تعبیر می‌شود و این قسم دوم از صدقات، بر فرزندان زهرا علیها السلام حرام است و کوفیان از همین قسم از صدقات که برای رساندن آن به فقرا و دیگر نیازمندان کنار گذاشته بودند، به کودکان حرم حسینی می‌دادند و همین امر، مورد اعتراض جناب ام کلثوم علیها السلام قرار گرفت
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه