عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها صفحه 545

آویختند. «1»

***

به یقین افرادی مانند عبداللَّه بن عفیف در تاریخ کم‌اند، پیرمردی نابینا که تاب و توان خود را در جنگ با دشمنان اسلام و اهل‌بیت پیامبر صلی الله علیه و آله از دست داده، این چنین با گفتار و عمل خود، جانانه از حق دفاع می‌کند و جان خود را بر سر این کار می‌گذارد و خوشحال است که به آرزوی دیرینه‌اش- همان شهادت در راه خدا- رسیده است.

اینان، ستارگان فروزانی هستند که در ظلمتکده حکومت دژخیمان تاریخ می‌درخشند و درس شهامت و آزادگی و ایمان به وعده‌های الهی را به همگان- مخصوصاً جوانان- می‌آموزند.

11- عجیب‌تر از ماجرای اصحاب کهف و رقیم ..... ص : 585

شیخ مفید در ارشاد نقل می‌کند که، عبیداللَّه بن زیاد دستور داد سر مقدّس امام حسین علیه السلام را میان همه کوچه‌ها و قبیله‌های کوفه بگردانند؛ به گمان خود از همه زهر چشم بگیرد. زید بن ارقم که شاهد این ماجرا بود، نقل می‌کند من در غرفه‌ام نشسته بودم که سر امام حسین علیه السلام را در حالی که بر فراز نیزه بود از کنارم عبور دادند. وقتی که آن سر مقدس در برابر من قرار گرفت، شنیدم این آیه را می‌خواند: « «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَباً»؛ آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟» «2» با شنیدن این آیه موی بر بدنم راست شد و (لرزیدم) و گفتم:

«رَأْسُکَ وَاللَّهِ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! أَعْجَبُ وَأَعْجَبُ؛ ای پسر رسول خدا! ماجرای سر تو بسیار شگفت‌انگیزتر و عجیب‌تر (از ماجرای اصحاب کهف و رقیم) است!». «3»

***

__________________________________________________
(1). ملهوف (لهوف)، ص 203- 207 و بحارالانوار، ج 45، ص 119- 121
(2). کهف، آیه 9
(3). ارشاد مفید، ص 475 و بحارالانوار، ج 45، ص 121