عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها صفحه 556

صفحه 556

سپس افزود: وای بر تو ای یزید! اگر می‌دانستی که چه کردی و چه جنایتی را در حق پدر و برادر و عموها و خاندانم مرتکب شدی، به یقین (از وحشت) به کوهها فرار می‌کردی و بر روی خاکستر می‌نشستی و فریاد ناله و غم سر می‌دادی، از اینکه چرا سر پدرم، حسین پسر فاطمه و علی علیهم السلام را بر سر دروازه شهرتان آویخته‌اید، با آنکه او امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله میان شما بود.

(ای یزید) من تو را در فردای قیامتی که همه مردم گرد می‌آیند، به خواری و رسوایی بشارت می‌دهم». «1»

***

امام سجاد علیه السلام می‌دانست این سخنان در دل تاریک یزید که خالی از ایمان به خدا و یوم المعاد بود، کمترین اثری نخواهد گذارد زیرا او مردی شرابخوار و جنایتکار بود که به این امور اهمیتی نمی‌داد، ولی در آن مجمع، گروه کثیری از سرشناسان شام بودند که مخاطب واقعی امام علیه السلام محسوب می‌شدند و این سخنان در دل آنها اثر می‌گذارد و با توجه به اینکه دربار شاهان و خلفا، مرکز پخش اخبار بود، از آنجا به مناطق دیگر انتشار می‌یافت، و ماهیت واقعی خاندان امیه را ظاهر می‌ساخت و مهر کفر و بی‌ایمانی و بطلان بر پیشانی همه آنها می‌زد.

آری! خدا می‌خواست این گروه جنایتکار بی‌خرد، سند رسوایی خود را که سرهای مقدس شهیدان کربلا و اسیران خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله بود، به همه جا ببرند و خود را بیش از پیش رسوای خاص و عام کنند.

16- خروش زینب کبری علیها السلام ..... ص : 596

هنگامی که چشم زینب کبری علیها السلام به سر خونین برادرش امام حسین علیه السلام افتاد، گریبان درید و با صدای محزونی که دل‌ها را به وحشت می‌انداخت فریاد زد: «یا


__________________________________________________
(1). بحارالانوار، ج 45،، ص 135- 136
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه