دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 127

صفحه 127

پس در شکوت بخالق باز کردریش بر دستش گرفت و راز کرد

گفت ای پروردگار آسمان‌باش شاهد بر جفای کوفیان

بین که کار من رسیده در کجاتا شدم بر کشتن اکبر رضا

بود ما را از پیمبر یادگارخَلق و خُلقش بود در وی آشکار

نطق میکردی بسان مصطفی‌میر بودی زنگ غم از قلب ما

هر زمان مشتاق پیغمبر شدیم‌ناظر روی علی اکبر شدیم

لیک از بیچارگی گشتم رضاتا که کرد و کشته از تیغ جفا

ای خدا بنگر بچشمان تَرَم‌رفت از دستم علیِّ اکبرم

برگشتن علیّ اکبر بخیمه و درخواست آب از پدر

فجعل یشّد علیهم ثمّ یرجع الی ابیه فیقول یا اباه العطش فیقول له الحسین علیه السّلام اصبر حبیبی فانّک لا تمسی حتّی یسقیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلّم بکاسه و فی روایة انّه قال یا ابه العطش قد قتلنی و ثقل الحدید اجهدنی فهل الی شربة من المآء سبیل فبکی الحسین علیه السّلام و قال و اغوثاه یا بنیّ من این اتی لک بالماء قاتل قلیلا فما اسرع ما تلقی جدّک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه