دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 135

صفحه 135

زد ندا کای فرقه دنیاطلب‌گر که نشناسیدم از نام و نَسَب

هان مَنَم ای قوم فرزند حَسَن‌سبط پیغمبر نبیّ مؤتمن

آمدم تا عمّ خود یاری کنم‌خون خود را در رهش جاری کنم

این حُسین استی که مانند اسیرگشته در چنگ شماها دستگیر

ابر رحمت بر شما ریزان مبادرحمت حقّ بر شما ارزان مَباد

جور تا چند ای گروه کوفیان‌بر حُسین بستید این آب روان

در میان بگرفته او را چون اسیریاورش کشتید با شمشیر و تیر

دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت و اهلبیت عصمت، ص: 75

استغاثه قاسم بسیّد الشّهداء (ع) هنگام شهادت‌

برس عمو بفریادم که زیر خنجر افتادم‌بزیر تیغ جلّادم عمو رفتم خدا حافظ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه