دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 136

صفحه 136

بیا عمّو شتابی کن خلاصم ده ثوابی کن‌ترحّم بر شبابی کن عمو رفتم خدا حافظ

بروی سینه‌ام قاتل بیا عمّو بشو حائل‌بکن او را ز من زائل عمو رفتم خدا حافظ

سَرَم خواهد جدا سازد تنم را بی‌سر اندازدبه جسمم اسب کین تازد عمو رفتم خدا حافظ

تقریر مقال انحضرت بر سر نعش قاسم‌

فانجلت الغبرة فاذا بالحسین قاء علی رأس الغلام و هو یفحص برجله فقال الحسین یعزّ و اللّه علی عمّک ان تدعوه فلا یجیبک او یجیبک فلا یعینک او یعینک او یعینک فلا یغنی عنک فبعد القوم قتلوک

نور دیده قاسم زین الَم کبابم‌تا ابد از این غم دیده پُر آبم

تو مرا بخوانی نشنوی جوابم‌بر من این مُصیبت ناگوار باشد

کی دلم از این غم در قرار باشد

تو مرا بخوانی نشنوی جوابم‌تو مرا بخوانی وقت جان‌سپاری

بر نیاید از من سازم از تو یاری

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه