دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 149

صفحه 149

تشنه رفت و تشنه بیرونشد ز آب‌غیر این نبود ز شبل بُو تراب‌ه

ای وفا شیمت چه خواهد شد اگربر جواد از لطف آری یکنظر

(زبانحال ابا عبد ا ... بالین برادر)

عبّاس نوجوانم، سقّای کودکانم‌داغ تو ای برادر آتش زده بجانم

رفتی تو ای برادر پشت مرا شکستی‌جمع مرا پریشان خیل مرا گسستی

دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت و اهلبیت عصمت، ص: 82 درهای هر امیدی بر روی من بیتی‌بودی تو ای برادر سردار یاورانم

عباس نوجوانم سقّای کودکانم‌اندر حرم سکینه با کودکان بی‌پَر

در انتظار آبند بر رَه نشسته یکسر

برخیز مشک آبی از بهر کودکان بَرکاز تشنگی بلب شد جانهای کودکانم

عبّاس نوجوانم سقّای کودکانم‌بودی تو ای برادر پشت و پناه زینب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه