دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 152

صفحه 152

دل مجروحم از داغ تو خَستندبرادر رفتی و پشتم شکستی

تو سلک جمع من از هم گسستی‌نه داری آب و نی داری تو دستی

امان از فتنه ایّام و پَستی‌برادر رفتی و پشتم شکستی

صغیران در حَرَم در انتظارندز عمّو انتظار آب دارند

ز سُوز تشنگی جان می‌سپارندبرادر رفتی و پشتم شکستی

زنان را تا تو بودی بود قوّت‌نه در دل خونفشان بود و نه وحشت

نمودندی بشبها خواب راحت‌برادر رفتی پشتم شکستی

در امید برویم ببستی

(ایضا بر طریقه سینه‌زنی)

ای یادگار حیدرم اخی ابا الفضل‌میر سپاه و لشکرم اخی ابا الفضل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه