دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 159

صفحه 159

لطمه بر رخت مفراش سینه بهر من مخراش‌در برابر اوباش الوداع ایخواهر الوداع ایخواهر

بر زنان تو سالاری کن تفقّد و یاری‌جُمله را نگهداری الوداع ایخواهر الوداع ایخواهر

تو کفیل طفلانی باب این یتیمانی‌بر همه نگهبانی الوداع ایخواهر الوداع ایخواهر

(زبان حال علیا مکرّمه زینب با برادر هنگام وداع)

ما زنان بعد تو ای خسرو خوبان چکنیم‌اندر این دشت بلابی سروسامان چکنیم

ما که مشتی زن بی‌صاحب و اطفال یتیم‌تو نگوئی که در این دشت و بیابان چکنیم

همه رفتند و شدند کشته بشمشیر جفاگر شوی کشته تو ما جمع پریشان چکنیم

پس تو ما را؟؟؟ ایشاه زَمَن سُوی حجازما ضعیفان همه با لشکر عدوان چکنیم

ما کجا کوفه کجا شام کجا بزم یزیدبا اسیری چه و با زجر لئیمان چکنیم

تو که خود کشته و آسوده شوی از همه غم‌ما زنان اینهمه با رنج فراوان چکنیم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه