دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 160

صفحه 160

گر سرت را بسَر نیزه به‌بینیم عیان‌یا که در طشت زر و چوبه خزران چکنیم

کر تنت را بروی خاک ببینیم بچشم‌بی سَر افتاده بخون غرقه و عریان چکنیم

بعد از این زجر اسیری و پس از آن همه راه‌کُنج ویرانه و افغان یتیمان چکنیم

ایضا وداع انحضرت و توصیه بصبر)

دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت و اهلبیت عصمت، ص: 87 ایخواهر غم‌پرورم زینب‌بنگر بحال مضطرم زینب

خود را مهیّای اسیری کن‌آماده رُوز حقیری کن

از رُوی من دیدار سیری کن‌باشد وداع آخرم زینب

ایخواهر غم‌پرورم زینب‌یکساعتی بس بر تو مهمانم

کی در جهان من زنده میمانم

شد کشته یاران و جوانانم‌اکنون دگر بی‌یاورم زینب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه