دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 167

صفحه 167

واگذار او را به ما و غَم مَدارما به از تو طالبیم این شیرخوار

دایه از بهرش مهیّا کرده‌ایم‌در جنانش شیرده آماده‌ایم

(ایضا فی هذا المعنی)

هاتفی دادش ندا از آسمان‌که مخور غم بر جفای کوفیان

گر ندادش آب این قوم شریربر گلوی وی زدندی نوک تیر

ما بجای آب شیرش میدهیم‌ما ز کوثر آب سیرش میدهیم

دایه از بهرش مهیّا کرده‌ایم‌شیرده اندر جنان آماده‌ایم

پاشیدن خون گلوی علیّ اصغر باسمان‌

ز نوک تیر حلق شیرخواره‌ز گوشش تا بگوش گشت پاره

چون خون فوّاره زد از حلق و شارگ‌گرفتی شاه با دست مبارک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه