دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 19

صفحه 19

ای کربلا چگونه گرفتی قرار و تاب‌کاندر تو از عطش بفلک رفت ناله‌ها

چون داشتی قرار که با تیر و تیغ و نی‌بیجان شدند در تو جوانان بنا روا

چون داشتی قرار که از اسب بر زمین‌افتاده پاره پیکر سلطان اولیا

چون داشتی قرار که شمر لعین نشست‌بر روی سینه‌اش ببریدش سر از قفا

چون داشتی قرارگهِ آتش خیام‌فریاد میزدند زنان وا محمّدا ص

ای کربلا جواد باید بخاک توروی و جبین بصبح و مساء بهر التجا

اظهار اشتیاق بسوی کربلا و مودّت بصاحب المصیبته و البلاء

دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت و اهلبیت عصمت، ص: 17 دل هر زمان کشد بسوی کربلای توهر لحظه میکند طیران در هوای تو

گویا ز تربت تو سرشتند طینتم‌من در سرای خویش و دلم در سرای تو

عکس ضریح و قبّه تو پیش چشم دل‌دائم مصوّر است نه بیند سوای تو

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه