دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 196

صفحه 196

ای جدّ پاک سر ز لحد لحظه بر آربنگر چه دید عترتت از جور روزگار

جمعی شهید خنجر و شمشیر و تیر شدجمعی سوار اشتر عریان اسیر شد

ای جَدّ پاک این بَدَن نور عین تست‌بی سَر فتاده روی زمین این حسین تست

لب‌تشنه کشته گشت و سرش از قفا جدامسلوب شد ز جامه و عمامه و ردا

بر تو نماز کرد ملک از ره نیازنعش حُسین کسی ننمودی بر او نماز

(ایضا)

ای جَدّ پاک بین که حُسینت بروی خاک‌بی سَر فتاده و تنش از زخم چاک‌چاک

جسمش بروی خاک و سرش بر سر سنان‌خونش بریختند و نکردند هیچ باک

نی از تو شرم کرده و نی ترس از خداکردند پایمال سُم اسب نعش پاک

نی دفن کرده و نه بر او کس نماز کردعریان فکنده در تف خورشید تابناک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه