دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 205

صفحه 205

وه که نمودم بصغیری یتیم‌بی‌پدر و دربدر و دل دو نیم

جان پدر من بکه آرم پناه‌بهر یتیمان که بود خیرخواه

خیز ز جا ای کس ما بیکسان‌این حَرَم خویش؟؟؟ رسان

(مکالمه علیا مخدّره زینب با حضرت زین العابدین (ع) د قتلگاه)

قالت مالی اراک تجود بنفسک یا بقیّة جدی و ابی و اخوتی فقال (ع) و کیف لا اجزع و لا ابکی و قد اری سیّدی و اخوتی و عمومتی و ولد عمّی و اهلی مصرّعین بدمآئهم مرملین بالعرآء مسلّبین لا یکفّنون و لا یوارون و لا یعرج علیهم احد و لا یقربهم بشر کانّهم اهل بیت من الدّیلم و الخزر.

(ترجمه)

گفت که ای روشنی چشم تارای ز برادر تو مرا یادگار

از چه دگرگون شده احوال توآه چه حالی بود این حال تو

چیست که بینم بتو حال دگرمینگرم حال تو چون محتضر

جان بلبت آمده از قلب ریش‌چون شده کز دست دهی جان خویش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه