دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 229

صفحه 229

اینهمه بر لب او چوب مزن‌دل آزرده ما را مَشکن

ما اسیریم و تو امروز امیرظالم اینقدر میازار اسیر

سر ببریده که قرآن خوانست‌کی سزاوار لبش خزر انست

این سر سبط رسول عربی است‌دین لبان جایگه بوس نبی است

منما نزد نصاری و یهودبوسه گاه نبی از چوب کبود

(ایضا)

مزن ظالم دمی شرم از خدا کن‌حیان از روی جدّش مصطفی کن

سَر ببریده را خواری روا نیست‌پس از کشتن سزاوار جفا نیست

بپاس حرمت جدش پیمبرمکن با چوب کین آزرده اینسر

گرت خوف جَزا شرم از نبی نیست‌حضور خواهرش ترک ادب چیست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه