دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 230

صفحه 230

مزن در پیش چشم خواهرانش‌حیا کن از علیل ناتوانش

بطفلان یتیمش یکنظر کن‌ترحَم بر یتیم بی‌پدر کن

(ایضا)

تو ایظالم بیا شرم از خدا کن‌حیا از روی جدّش مصطفی کن

به پیش خواهران و دخترانش‌مزن چوب ایستمگر بر لبانش

مکن ظالم اهانت این لبان راکه بوسیده است احمد این دهانرا

بکن رحمی تو بر بیمار زارش‌به پیش چشم او منمای خوارش

(ایضا مرثیة فی هذا المعنی)

در محضر یهود و نصاری بَسی عجب‌رأس حُسین و طشت طلا چوب کین بلب

گیرم نداشت خوف خدا شرم از رسول‌اندر حضور عام چرا ننگرد ادب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه