دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 231

صفحه 231

دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت و اهلبیت عصمت، ص: 121 دستت بُریده باد مزن چوب ای یزیددر پیش چشم دختر شاهنشه عرب

آل رسول و محفل عام این چه جرئتست‌عترت کجا و بزم قمار و می طرف

(مکالمه فاطمه صغری با زینب کبری بزبانحال و مقال هنگام درخواست کنیزی)

مرا ایعمّه بس باشد اسیری‌همین درود یتیمی و صغیری

کنیزی را دیگر طاقت ندارم‌دگر صبری بر این ذلّت ندارم

پس از زجر یتیمی و اسیری‌کنم آخر کنیزیّ شریری

پس از زجری که از دشمن کشیدم‌پس از اشترسواریها که دیدم

پس از سیلی و ضرب تازیانه‌پس از کعب نیم بر پشتُ شانه

پس از داغ عموها رشیدم‌پس از داغ برادرها که دیدم

پَس از این بیکسی و بیکفیلی‌کنیزی چون کنم آه از ذلیلی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه