دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 33

صفحه 33

زند آتش بخرگاه جلالش‌کند بی‌خانمان اهل و عیالش

که طفلان و زنان داغدیده‌سوار ناقه عریان شنیده

که بشنیده علیل زار و خسته‌شتر عریان و دست و پای بسته

یهودان گرچه کشتندی پیمبرحریمش را نیازردند دیگر

نکردندی اسیر آل رسولان‌نگرداندند در شهر و بیابان

بجز این امّت دور از حق شوم‌نکردی این جفا با هیچ معصوم

شکوه از جور و جفای روزگار

چرخ را کجمدار یعنی چه‌اینهمه کینه کار یعنی چه

ظلم بر آل بوتراب چراو اینهمه کارزار یعنی چه

میکشتی تشنه بر لب دریاشیوه نابکار یعنی چه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه