دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 342

صفحه 342

(معارضه با این غزل که مطلعش اینست: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم) که بشأن پیرش گفته و من نیز بشأن ائمّه اطهار (ع) گفتم‌

ما بدربار ولایت به پناه آمده‌ایم‌نه پی حشمت و نی از پی جاه مده‌ایم

وادی ایمن و طور است چو موسای کلیم‌نور حق دیده پی نور آله آمده‌ایم

رهرو منزل حقّیم ز ظلمتگه جهل‌تا به اقلیم هُدی اینهمه راه آمده‌ایم

دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت و اهلبیت عصمت، ص: 174 ره نیابیم سُوی سبزه بستان بهشت‌جُز از این راه کزین سویی خواه آمده‌ایم

مفلسانیم ز دنیا وز عقبی و زدین‌بگدائی بدر خانه شاه آمده‌ایم

کشتی نوح بدیدیم وز گرداب بلاسوی کشتی ز تلاطم به پناه آمده‌ایم

لنگر فضل تو ای کشتی ارشاد کجاست‌که بکشتی همه بی‌توشه راه آمده‌ایم

حلم کن حلم کرم کن ز کرم خرده مگیرکه بدریای کرم غرق گناه آمده آمده‌ایم

سَر بزیریم، تو ای آیت ستّار بپوش‌که بدیوان عمل نامه سیاه آمده‌ایم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه