دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 343

صفحه 343

آبرو میرود ای ابر عطا نزد رقیب‌بارشی کن که ندانند تباه آمده‌ایم

نه بخود خرقه پشمینه گرفتیم و نه می‌از پی قافله حضرت شاه آمده‌ایم

حافظ و میکده و. ما و امامان هدی‌ای جواد او بطرب ما بصد آه آمده‌ایم

(معارضه با این غزل که مطلعش اینست: من ترک عشق شاهد و ساغر نمیکنم) (درباره پیر مغان گفته و من نیز بشأن ائمّه اطهار (ع) گفتم‌

من ترک مدح آل پیمبر نمیکنم‌دل را بمدح غَیر مکدّر نمیکنم

نی توبه زین رَویّه و نی توبه بشکنم‌من جز براه حقّه سخن سَر نمیکنم

آل نَبی بَس است مرا مرشد و دلیل‌میلی برندی و می و ساغر نمی‌کنم

باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حُورخواهش از ایندر از در دیگر نمی‌کنم

هرچند خُلد و کوثر و رضوان در احتشام‌با خاک کویشان سَر و همسر نمیکنم

تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است‌با رند صوفیان که سخن سَر نمیکنم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه