دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 351

صفحه 351

حافظ که داد جان بمی و بهر پیر سوخت‌مهدی است ایجواد که احیای ما کند

(معارضه با این غزل که مطلعش اینست: ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل) که ظاهرا بنام امیر تیمور گفته و من نیز بنام حضرت سیّد الشّهداء (ع) گفتم‌

ایحُسین ای رحمت ربّ جلیل‌درگهت خلد و فراتت سلسبیل

دارد هَر دل آرزوی کوی توسلسبیلت کرده دلها را سلسبیل

عقل در شأنت فرو ماند بگل‌طبع در وصفت نمییابد بدیل

سُرخ‌پوشان کفن از خون سَرکشته از تیغند و بر گردت گسیل

ناوک حُبّ تو در هَر گوشه‌ای‌صد هزاران را چون من دارد قتیل

یا رَب این آتش که از شوقش مراست‌گرمتر کن تا شوم او را خلیل

از وصالش قاصرم ایدوستان‌گرچه او را هست الطاف جمیل

من کجا و آن مقام قدس پاک‌من کجا و آن شهنشاه جلیل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه