دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 37

صفحه 37

ای آفتاب کاش برای سَرِ حُسین‌تا دهر بود منخسف و نیلگون شدی

کاش ایفرات از ره شرم از لب حسین‌یا خشک گشته یا که تو دریای خونشدی

یا للعجب حسین شدی تشنه لب شهیدباز این فرات جاری و گاهی فرونشدی

قطب فلک ز صد ره زین بر زمین فتادباز این فلک بگردش خود بی‌سکونشدی

جسم حُسین بروی زمین زیر سم اسب‌یکدم نه این زمین ز قرارش بُرون شدی

کاش ایجواد یک سَرِه عالم شدی فناآندم که رُوی سینه او شمر دون شدی

مرثیه در شکوه از بیدادی قوم شقاوت اثار بر سر و تن و عیال ان بزرگوار

اگر حُسین نه پرورده خدا بودی‌عزیز فاطمه فرزند مصطفی بودی

گرم که بود سزاوار کشتن از چه تنش‌بروی خاک و سرش زیب نیزه‌ها بودی

گرم حُسین سزاوار بود کشتن اوکجا اسیری اولاد او سزا بودی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه