دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 69

صفحه 69

یکباره گشتی آخر بی اقربا حُسین وای‌ای باب تاجدارم بنگر بحال زارم

برخیز و پرسشی کن از حالت فکارم

بنگر که چون یتیمی بنموده است خوارم‌بعد از تو ای پدر جان من سروری ندارم

رحمی نما بحالم ای باوفا حُسین وای‌آن یک کبود سازد رُویم ز ضرب سیلی

وان یک بتازیانه پشتم نموده نیلی

بابا بچنگ دشمن نبود مرا کفیلی‌یکمشت زن نداریم جز یک علیلی

برخیز و چاره کن از بهر ما حُسین وای

(ایضا سینه‌زنی)

وای وای حُسین وای سر از تنش بُریدند حُسین وای‌نعشش بخون کشیدند حُسین وای

حُلقوم شیرخواره حُسین وای‌گشته ز تیر پاره حُسین وای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه