دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت صفحه 97

صفحه 97

رفت به از من پدرم مرتضی‌ما در و جَدّ و حَسَن مجتبی

صبر فَرا گیر در این ابتلاحِلم تو شیطان نبرد در بلا

نوبت من آمده ایدل غمین‌قتلگه من بود این سَرزمین

آنچه ببینی ز بلای عظیم‌صَبر ترا باید و قلب سَلیم

یعنی اگر بنگری بَر نَی سَرَم‌یا که در آغشته بخون پیکرم

یا نگری دشمن دیرینه‌ام‌شمر نشسته بروی سینه‌ام

لطمه نباید که بصورت زنی‌صیحه نباید که ز حسرت زَنی

دیوان بینه رحمت در مراثی قتیل امت و اهلبیت عصمت، ص: 54

اشفتگی حال حضرت زینب (س) هنگام ورود بکربلا

در آن وادی چون زینب کرد منزل‌همه غمهای عالم یافت در دل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه