- متن تأييديه فقيه اهلبيت حضرت آية اللّه حاج سيدمرتضي خاتمي درخصوص 1
- اَلاِْهْداءِ 1
- اسماء و القاب و كنيههاي آن حضرت عليهالسلام 2
- شمــايــل حضــــرت مهــــــدي عليهالسلام 10
- برخي از تكاليف مردم نسبت به امام عصر عليهالسلام 10
- برخي از تكاليف مردم نسبت به امام عصر عليهالسلام 10
- 1 ـ آمادگي فكري و فرهنگي 14
- 2 ـ آمادگيهاي اجتماعي 16
- 3 ـ آمادگيهاي تكنولوژي و ارتباطي 18
- مفهـــوم انتظــار 21
- انتظار در عمق سرشت آدمي 22
- آثار سازنده انتظار 27
- اكنونبادقّت بهاين چندروايت توجّهكنيد 29
- انتظار يعني آماده باش كامل 33
- انتظار يعني آماده باش كامل 33
- 1 ـ خودسازي فردي 36
- 2 ـ خـوديـاريهاي اجتماعي 39
- 3 ـ حـل نشـدن در فسـاد محيـط 40
- مصلح بزرگ جهاني در آيات قرآن 44
- علائم ظهور 59
- علائم ظهور 59
- 1 ـ فراگير شدن ظلم و فساد 60
- 2 ـ دجّال (مردم پرتزوير و حيلهگر) 76
- 3 ـ ظهور سفياني 91
- بررسي و تحقيق 97
- آيا عمر طبيعي حدّ ثابتي دارد ؟ 98
- وجــود افـــراد استثنــايــي 103
- اين ايراد را چه كساني طرح ميكنند ؟ 106
- «كتابنامه» 109
اين ايراد را چه كساني طرح ميكنند ؟
اگر مشكل طول عمر مهدي عليهالسلام از طرف ماترياليستها كه همه چيز را از زاويه قوانين طبيعي ميبينند مطرح شود پاسخش همان است كه در بحثهاي فوق ذكر شد ، ولي اگر از سوي خداپرستان جهان همانند پيروان آئين مسيح عليهالسلام و موسي عليهالسلام و يا برادران اهل تسنّن مطرح شود ، علاوه بر آنچه گفتيم ، سخنان ديگري نيز با آنها داريم كه عبارتند از :
1 ـ آنها براي خدا قدرت بيپايان و براي فرستادگان و مبعوثان او خارقعادات و معجزات فراوان قائلند ؛ به تعبير ديگر ، خدا را حاكم بر قوانين طبيعي ميدانند نه محكوم اين قوانين ، آيا شفا دادن بيماران غيرقابل علاج از نظر فنّ پزشكي و يا زنده كردن مردگان به وسيله مسيح و يا معجزات حيرتانگيز ديگري كه از موسي عليهالسلام به وسيله عصا (يك قطعه چوب بيارزش چوپاني) و يد بيضاء و گذشتن از نيل با آن
(126) «»
جريان خارقالعاده ، اموري هستند كه با ضابطهها و استانداردهاي طبيعي سازگارند ؟
شك نيست كه همه پيروان مذاهب براي تفسير اين گونه پديدهها يكزبان ميگويند تأثير قوانين و اسباب طبيعي همه به فرمان خدا است و هرگاه او چيز ديگري اراده كند همان ميشود و اراده او مافوق علل طبيعي است . آيا اگر از نخست وضع چنينبودكه انسانها بعداز مردن يكبار ديگر زندهميشدند و يانابيناي مادرزاد با گذشت زمان بينا ميشد و يا حدّ متوسّط عمر يك انسان معمولي يك هزار سال بـود، آيـا كسـي از ايـن امـور تعجّـب ميكـرد و آن را برخـلاف قانون عقل ميدانســـت ؟ ... مسلّما نه !
بنابراين ، نقض اينگونه قوانين نقض يك حكم عقلي و منطقي نيست ؛ بلكه نقـض يك حالـت و يك جريـان عـادي اسـت كه مـا طبـق مشاهـده افراد عادي با آن خــــــو گرفتهايـــــــم .