- دیباچه 1
- چیستی زیبایی 8
- بخش نخست: زیبایی شناسی 8
- انواع زیبایی 15
- زیبایی در آیات و روایات 19
- ضرورت وجود زیبایی در زندگی بشر 30
- نگاهی به پیشینه توجه به عنصر زیبایی و بحث درباره آن 32
- زیبایی جهان هستی و انسان 35
- خداوند، زیبا و سرچشمه زیباییها 41
- بخش دوم: حماسه عاشورا و موضوع زیبایی شناسی 44
- تأملی در سمت و سوی بحث زیبایی شناسی حماسه عاشورا 44
- نقش زیباییها در جاودانگی عاشورا 45
- نهضت عاشورا به مثابه هنر 48
- شناخت زیبایی های عاشورایی به قرینه تقابل 51
- تأملی در جمال «صورت» در واقعه عاشورا 52
- ضروت بحث از زیبایی های حماسه عاشورا 56
- اشاره 59
- الف) خطابه ها 60
- بخش اول: زیبایی های حسّی 60
- ب) شعر 65
- ج) رجز 73
- د) زیبا سخن گفتن، حتی با دشمنان و مخالفان 77
- ه_) دعا و نیایش (از منظر الفاظ و موسیقایی آن) 81
- و) تلاوت قرآن 84
- الف) عشق 87
- اشاره 87
- بخش دوم: زیباییهای معنوی (اخلاقی و رفتاری) 87
- ب) رضا 92
- ج) احسان 97
- د) اخلاص 101
- ه) دانش نسبت به اقدام خود 104
- و) ایجاد تناسب میان رفتار و پیشینه درخشان خانوادگی (آباء و اجدادی) 107
- ز) ادب 108
- ح) ایثار 112
- ط) حلم و بردباری 115
- ی) صبر و شکیبایی 117
- ک) فتوت و جوانمردی 122
- ل) اهتمام به نماز 126
- ن) اهتمام به حق الناس و حقوق مالی دیگران 134
- ص) وفاداری 136
- ع) آزادگی 139
- ض) شهادت 149
- ق) خدادیداری (لقاءالله) 153
- اشاره 158
- اشاره 160
- شعر 160
- الف) شعر حماسی 164
- ب) مدیحه 168
- ج) اشعار عرفانی 169
- د) مرثیه 173
- روضه 180
- سخنرانی و سخنوری 184
- منبر 188
- خوش آوازی در مداحی 189
- خوش آوازی 189
- خوش آوازی در روضه خوانی 196
- موسیقی 197
- تعزیه 206
- اشاره 206
- مؤلفه ها و عناصر تعزیه 213
- سینه زنی 228
- اشاره 234
- گریه 234
- الف) گریه ناشی از علاقه طبیعی انسان به خود و متعلقات خود 235
- د) گریه بر مظلوم 236
- ج) گریه ای که از فضیلت طلبی و کمال خواهی ناشی میشود 236
- نقاشی 240
- پرده خوانی 245
- خوش نویسی و خطاطی 251
- رسانه و جایگاه و رسالت او در میان جامعه اسلامی ما 267
- رسانه و نگاه زیبایی شناسانه به حماسه عاشورا 282
- موضوعات راهبردی: 289
- موضوعات پیشنهادی برای رسانه و برنامه سازان صدا و سیما 289
- راهکارهای برنامه سازی: 290
و بَهْجَهٌ بِما قَضَی اللهُ رِضا
وَ ذو الرِّضا بِما قَضیٰ ما اعْتَرَضا
یعنی: رضا عبارت است از بهجت و خشنودی نسبت به قضای الهی؛ و دارنده مقام رضا، هرگز به قضای الهی اعتراضی ندارد.(1)
ملا هادی در ادامه و تبیین این سخن می گوید:
عَنْ عارفٍ عُمِّرَ سَبعینَ سنه
اَنْ لَمْ یَقُلْ رأساً لِأشیا کائنه
«یا لَیْتَ لَمْ تَقَع» و لا لِما ارتَفع
مِمّا هُوَ المَرْغوب: «لَیْتَهُ وَقَعَ»
یعنی: از عارفی که هفتاد سال، عمر کرده بود، نقل شده است او درباره هر چه [در زندگی اش] اتفاق افتاد، نگفت: «کاش رخ نمی داد» و درباره هر چه راغب بود رخ دهد، اما رخ نداد، نگفت: «کاش اتفاق می افتاد».(2)
مقام رضا، یکی از والاترین درجه های معنوی و عرفانی است. کسانی که بخواهند به این مقام برسند، پیش تر باید سازوکارها و زمینه های دستیابی به این مقام والا را در خود فراهم آورند. برخی از این زمینه ها و سازوکارها _ که بدون تحقق آنها نمی توان به مقام رضا دست یافت _ عبارتند از: «رهایی از دام جاذبه های نفسانی و دنیوی»؛ «خود را بنده خدا دانستن»؛ «محبت پروردگار را در دل داشتن»؛ «زمام همه امور هستی را در دست خدا دیدن»؛ «معرفت داشتن به حکیمانه بودن و خیرخواهانه بودن قضا و قدر الهی»؛ «دانش خود را در برابر دانش بی پایان پروردگار، اندک و ناچیز دیدن» و «باور داشتن به ثمربخشی و تعالی آفرینی سختی ها و دشواری ها».
بدیهی است هر اندازه، زمینه ها و سازوکارهای یادشده، فراگیرتر باشد، مقام رضا نیز والاتر خواهد بود.
1- [1] . ملا هادی سبزواری، شرح المنظومه، ج 2، ص 930.
2- [2] . همان، ص 931.