سوژه های سخن 9 : اسلام حسینی - اسلام یزیدی صفحه 20

صفحه 20

گفت: ای امیرالمؤمنین مژده گیر به پیروزی خدا و یاری او، حسین بن علی در میان هیجده تن از خاندان خود و شصت تن از پیروانش بر ما در آمد، ما از آنان خواستیم یا اینکه تسلیم شوند یا سر به فرمان امیر عبید الله بن زیاد نهند، یا جنگ کنند؟ پس جنگ را پذیرفتند، ما بامدادان که خورشید سر زد بر ایشان تاختیم و از هر سو ایشان را احاطه نموده تا اینکه شمشیرهای خود را بالای سرشان گرفتیم، پس آنان بی آنکه پناهی داشته باشند از هر سو می گریختند، و از ترس ما به تپه ها و گودیها پناه می بردند چنانچه کبوتر از ترس باز شکاری به این سو و آن سو پناهنده شود، پس به خدا ای امیرالمؤمنین چیزی بر ایشان نگذشت جز به مقدار کشتن شتری یا خواب آن کس که پیش از ظهر می خوابد که ما همه ایشان را از پای درآورده کشتیم، و اینک تنهای بی سر، ایشان است که برهنه افتاده و جامه شان خون آلود، و گونه شان خاک آلوده است، آفتاب های سوزان بر آنان بتابد، و بادهای بیابان خاک و غبار بر ایشان فروریزد، دیدار کنندگانشان بازهای شکاری و کر کسان صحرا باشند.

یزید (که این سخنان را شنید) لختی سر به زیر انداخته آنگاه سر برداشت و گفت: من به فرمانبرداری شما بدون کشتن حسین خوشنود می شدم (و نیازی به کشتن او نبود) و همانا اگر من با او برخورد کرده بودم از او می گذشتم. (1)

• عمر سعد با اینکه می داند حق با حسین علت است باز برای تحریک لشگریانش صدا

می زند:

ثُمَّ نَادَی عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ یَا خَیْلَ اَللَّهِ اِرْکَبِی وَ أَبْشِرِی (2)

سپس عمر بن سعد ( برای حمله به سپاه سید الشهدا علیه السلام ) فریاد زد: ای لشکر خدا سوار شوید و به بهشت مژده گیرید.)

ج) توجیه بارنگ و لعاب دینی

برخی با دین، توجیه می کنند.

مردم با دستور پزشک بازی نمی کنند و توجیه نمی کنند و برنامه اش را اجرا می کنند. این در حالی است که عده از دین داران یزیدی دستورات صریح قرآن برای زندگی سالم را کنار گذاشتند و برای مطامع دنیوی و برای انجام ندادن مسئولیت، دست به توجیه


1- الإرشاد للمفید / ترجمه رسولی محلاتی، ج 2، ص 124.
2- الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج 2، ص 90.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه