- شرح حال مؤلف 1
- مقدمه 4
- ترجمه ی کتاب نفس المهموم 7
- اشاره 7
- مقدمه در ولادت مولانا الحسین 9
- در مختصری از مناقب آن حضرت 13
- در مناقب حسین و ثواب گریستن بر آن حضرت و لعن بر کشندگان او و اخباری که در شهادت او وارد است و در آن دو فصل است 13
- در ثواب گریستن بر مصیبت حسین و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباری که در شهادت آن حضرت وارد شده است 21
- در ذکر وقایع پس از بیعت مردم با یزید بن معاویه تا هنگام شهادت بر حضرت سید الشهداء و در آن چند فصل است 47
- رحلت حسن بن علی 47
- فرستادن نامه به ولید بن عتبه 51
- مجلسی در بحار می گوید 56
- در توجه حسین به مکه و نامه نوشتن مردم کوفه برای او 63
- مسعودی می گوید 67
- سید در ملهوف گفته است 72
- برگزیدن مردم پس از رسیدن نامه یزید به عبیدالله 78
- شیعی بودن شریک ابن اعور 82
- قتل مسلم بن عقیل 109
- اشاره 109
- مقتل رشید هجری 115
- کشته شدن حجر بن عدی و عمرو بن الحمق 119
- شهادت دو فرزند مسلم بن عقیل 140
- در توجه حضرت امام حسین از مکه به عراق 148
- حضرت سید الشهداء روز ترویه از مکه آهنگ عراق فرمود 158
- در ذکر دیدار حر بن یزید ریاحی حضرت سیدالشهداء را و بازداشتن آن حضرت از رفتن به کوفه 174
- رفتن حضرت تا قصر بنی مقاتل 185
- روایت کردن شیخ صدوق به اسناد خود 193
- در نزول حضرت سید الشهداء به زمین کربلا و ورود عمر بن سعد و آنچه میان آن حضرت و ابن سعد رخ داد 196
- در ورود شمر به کربلا و وقایع تاسوعا 213
- در ذکر وقایع شب عاشورا 218
- اشاره 228
- ذکر وقایع عاشورا و صف آرایی لشکر از دو جانب و احتجاج امام بر اهل کوفه 228
- اشاره 246
- در چگونگی جنگ اصحاب امام حسین و کشته شدن آنان 246
- پیوستن حر بن یزید به امام 248
- مقتل بریر بن خضیر 254
- مقتل عمر بن قرظه ی انصاری 255
- مقتل مسلم بن عوسجه 258
- یادآوری ابی ثمامه صائدی نماز را و کشته شدن حبیب بن مظاهر 263
- مقتل چیست؟ 264
- کشته شدن حر بن یزید 266
- شهادت نافع بن هلال 269
- شهادت زهیر بن قین 269
- مقتل عبدالله غفاری و عبدالرحمن غفاری 271
- کشته شدن حنظله بن اسعد الشبامی 272
- کشته شدن شوذب و عابس 273
- کشته شدن ابی الشعثاء کندی 275
- شهادت جمعی از اصحاب حسین 275
- سوید بن عمرو بن ابی المطاع 276
- اشاره 295
- به میدان رفتن اهل بیت امام حسین و کشته شدن آنها در ذکر ابوالحسن علی بن الحسین 295
- دیگر از شهدای اهل بیت عبدالله بن مسلم بن عقیل است 308
- دیگر از شهدای اهل بیت عون بن عبدالله بن جعفر است 309
- دیگر عبدالرحمن بن عقیل است 310
- دیگر از شهدای اهل بیت محمد بن عبدالله بن جعفر است 310
- دیگر محمد بن ابی سعید بن عقیل 311
- دیگر جعفر بن عقیل 311
- شهادت قاسم بن الحسن بن علی 313
- دیگر از شهداء ابوبکر بن حسن بن علی بن ابی طالب است 318
- شهادت اولاد امیرالمؤمنین 319
- شهادت مولانا العباس بن امیرالمؤمنین 322
- به داستان شهادت حضرت عباس قدس سره بن علی بازگردیم 325
- در شهادت سیدنا ابی عبدالله الحسین المظلوم و طفل شیر خوار و عبدالله بن الحسن 341
- اشاره 341
- در شهادت طفل شیرخوار 344
- وقایع پس از شهادت 371
- در وقایع پس از شهادت و در آن چند فصل است 371
- در تاراج کردن اثاث و شیون کردن حرم محترم بر آن حضرت 376
- غارت کردن ورس و حله ها و شتران 382
- در ذکر وقایع عصر عاشورا 387
- روانه کردن عمر سعد اهل بیت را از کربلا به کوفه 392
- در دفن مولانا الحسین 396
- اشاره 403
- ورود اهل بیت به کوفه 403
- احتجاج علی بن الحسین بر اهل کوفه وقتی از خیمه بیرون آمد و سرزش ایشان بر بی وفایی و پیمان شکنی 408
- در ورود اهل بیت به مجلس عبیدالله 418
- در کشته شدن عبدالله بن عفیف 428
- در فرستادن ابن زیاد عبدالملک سلمی را به مدینه و خطبه ی ابن زبیر در مکه 434
- فرستادن عبیدالله زیاد سرهای طاهره را به شام 440
- در ذکر چند واقعه در راه شام 447
- در ورود اهل بیت به شام 452
- فرستادن یزید حرم محترم حضرت سیدالشهداء را به مدینه ی رسول و وارد شدن ایشان به آن شهر و ماتم گرفتن ایشان 498
- در آنچه ظاهر شد پس از شهادت حضرت ابی عبدالله الحسین از گریستن آسمانها و زمین و اهل آنها و ناله ملائکه به خدا در امر آن حضرت و نوحه جن و مراثی که برای آن حضرت گفتند 519
- اشاره 519
- در گریه ی آسمان و زمین 519
- اشاره 536
- در ناله و زاری کردن فرشتگان سوی خدای تعالی در امر آن حضرت و گریستن ایشان 536
- در شیون کردن جنیان بر حضرت سیدالشهداء 539
- فی ذکر بعض ما قیل من المراثی فیه 550
- در ذکر فرزندان حسین و زوجات آن حضرت و فضل زیارت و ستم خلفاء بر قبر شریف او 575
- در ذکر فرزندان و بعض زوجات آن حضرت 575
- در فضیلت زیارت حضرت سیدالشهداء 583
- در ستم خلفا بر قبر شریف آن حضرت 599
- خاتمه، در شرح حال توابین و خروج مختار و کشتن وی کشندگان حسین را 607
- اشاره 607
- ذکر آمدن مختار به کوفه 613
- داستان بیرون رفتن سلیمان بن صرد و توابین به جنگ اهل شام 622
- خروج مختار در کوفه 635
- کشتن مختار کشندگان حسین را 657
- کشتن عمر سعد و چند تن دیگر 671
- ذکر رفتن ابراهیم اشتر به قتال ابن زیاد 676
- کشته شدن ابن زیاد 678
کشته شدن شوذب و عابس
(طبری) عابس بن ابی شبیب شاکری آمد و شوذب با وی بود از بستگان بنی شاکر و عابس با او گفت: ای شوذب چه در دل داری و چه خواهی کرد؟ گفت: چه کنم؟ نزد پسر دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله کارزار می کنم تا کشته شوم. عابس گفت: من هم به تو همین گمان دارم. پس نزد ابی عبدالله علیه السلام رو تا تو را هم در شمار یاوران خویش بیند چنانکه غیر تو را دید و من نیز به سبب تو آزمایش بینم و پاداش الهی در مصیبت تو از خدای چشم دارم و اگر با من اکنون کسی بود نزدیکتر از تو، باز خوش داشتم او را پیش از خود فرستم تا در مصیبت او اجر یابم، که امروز روزی است که ما را باید تا بتوانیم در تحصیل ثواب بکوشیم که فردا روز عمل نیست، بلکه روز حساب است و بس؛ پس شوذب پیش رفت و بر حسین علیه السلام سلام کرد و به میدان آمد و نبرد کرد.مؤلف گوید: شاکر قبیله ای است در یمن از همدان و نسب آنها به شاکر بن ربیعه بن مالک می رسد و عابس خود را از این قبیله بود، اما شوذب بسته با آنها بود (1) ؛یعنی در آنها فرود آمد و میان آن قبیله منزل داشت یا هم سوگند بود با آنان، نه آنکه بنده ی عابس یا آزاد شده ی او بود چنانکه بعضی پنداشتند، بلکه شیخ
1- 84. مولی را در این کتاب ما بسته ترجمه می کنیم و موالی جمع مولی را به بستگان و از تتبع و تاریخ و سیر معلوم می شود که هر کس اصلا عربی بود او را نسبت به قبیله ی خود می دانند مانند تمیمی و هاشمی و اموی و قرشی و اگر اصلا عرب نبود، با آن قبیله آمیزش داشت از آنها منسوب می شد و بدانها منسوب می گشت؛ مثلا، می گفتند: «تمیمی بالولاء» یا «هاشمی مولی لهم». و این بستگی بدو چیز است: یا در جنگها اسیر شده بودند و بنده گشته و صاحبشان آنها را آزاد کرده بود، یا نه از همان قبیله ی صاحبشان محسوب می شدند؛ دوم آنکه شخصی از غیر عرب داخل طایفه ی آنها می شد و با یکی از آنها پیمان می بست و آن طایفه ی ملزم می شدند او را حفظ کنند و میراث او برند و اگر جنایتی کند دیه ی جنایت او را بدهند و بدین جهت درباره ی هر کس گویند مولی یا موالی حتما از غیر عرب بوده است و در فقه این دو معنی را «ولاء عتق» و «ضمان جریره» گویند.