- ویژگیهای این نوشتار 1
- سخنی درباره ی کتاب 1
- شیوه ی نگارش 1
- پیشگفتار 2
- نام کتاب 2
- تذکر لازم 2
- مراسم ولادت و نامگذاری 3
- رسول خدا و ولادت حسین 3
- شمایل 3
- شخصیت 4
- سیمای حسین در روایات 4
- اشاره 4
- سیمای حسین در قرآن 4
- خبر دادن از شهادت او 5
- در مدینه 5
- از مدینه تا مدینه 5
- نامه ی اهل کوفه 5
- شهادت حجر بن عدی کندی 6
- انتقاد از معاویه 6
- نامه ی امام به اهل کوفه 6
- فرزندان جعده بن هبیره 6
- نیرنگ معاویه 7
- شهادت عمرو بن الحمق الخزاعی 7
- تغییر شکل حکومتی 7
- جواب امام به معاویه 8
- نامه ی معاویه به امام 8
- گردهمایی در مکه 8
- احنف بن قیس 9
- نامه ی معاویه به حاکم مدینه 9
- سفر معاویه به مدینه 9
- وفود نزد معاویه 9
- نامه ی معاویه به یزید 10
- ملاقات با عایشه 10
- معاویه و پایان زندگی 10
- سفر معاویه به مکه و تهدید به قتل مخالفان 10
- تسلیت مردم به یزید 11
- رؤیای یزید 11
- خطبه ی یزید بعد از مرگ پدرش 11
- مشاروه ی ولید با مروان 12
- نامه ی یزید به فرمانروای مدینه 12
- برخورد امام و ولید 12
- وصیت امام به محمد بن حنفیه 13
- خداحافظی با مادر و برادر 13
- ملاقات مروان 13
- وداع امام با قبر جدش رسول الله 13
- پاسخ امام 14
- پیشنهاد محمد بن حنفیه 14
- اندوه زنان هاشمی 14
- آگاهی از شهادت 15
- از مدینه تا مکه 15
- عزیمت امام از مدینه به مکه 15
- ورود به مکه 16
- در مکه 16
- ملاقات در بین راه 16
- زیارت قبر حضرت خدیجه 16
- جواب احنف بن قیس 17
- نامه به اهل بصره 17
- عکس العمل یزید بن مسعود 17
- واکنش منذر بن جارود 17
- پاسخ یزید بن مسعود به امام 18
- نامه های مردم کوفه 18
- یزید بن نبیط 18
- نامه ی مسلم به امام 19
- نامه ی امام به مردم کوفه 19
- اعزام مسلم بن عقیل به کوفه 19
- مسلم در خانه ی مختار 20
- ماجرای بیعت با مسلم 20
- سخنان عابس بن ابی شبیب شاکری 20
- نامه ی امام به مسلم 20
- نامه ی مسلم بن عقیل به امام 21
- سرجون غلام معاویه 21
- سخنان والی کوفه 21
- نامه ی یزید به عبیدالله 21
- حرکت عبیدالله بسوی کوفه 22
- سخنان عبیدالله بن زیاد 22
- خطبه ی عبیدالله در کوفه 22
- ورود عبیدالله به کوفه 22
- برخورد با ماموران و جاسوسان حکومتی 23
- مسلم در خانه ی هانی 23
- شریک بن اعور در کوفه 23
- تهدید و ارعاب 23
- عیادت عبیدالله از هانی و شریک 24
- آگاه شدن مهران غلام عبیدالله از ماجرا 24
- شریک و نقشه ی قتل عبیدالله 24
- علت خودداری مسلم از قتل عبیدالله 25
- معقل، جاسوس عبیدالله 25
- وفات شریک بن اعور 25
- توطئه علیه هانی بن عروه 25
- دستگیری هانی بن عروه 26
- ضرب و جرح هانی 26
- هانی و مسلم بن عمرو باهلی 26
- قیام قبیله ی مذحج 27
- قیام مسلم و محاصره ی دارالاماره 27
- خطبه ی ابن زیاد 27
- نقشه ی عبیدالله برای شکستن حلقه ی محاصره 27
- اظهار عجز اهالی کوفه 28
- برافراشتن پرچمهای امان 28
- آغاز غربت و سرگردانی مسلم 28
- دستگیری مردم 28
- خطبه ی عبیدالله در مسجد شهر 29
- مسلم در خانه ی طوعه 29
- گرفتاری محمد بن کثیر 29
- صدور دستورات جدید 30
- رؤیای مسلم 30
- بلال پسر طوعه 30
- گریه ی مسلم بن عقیل 31
- شجاعت مسلم در نبردی ناعادلانه 31
- اسارت مسلم 31
- مسلم در مجلس عبیدالله 32
- اعزام پیک به سوی امام 32
- مسلم بن عمرو باهلی 32
- وصیت مسلم 33
- شهادت هانی 33
- شهادت مسلم 33
- پاسخ یزید 34
- خلاصه ای در رابطه با خاندان مسلم 34
- نامه ی ابن زیاد به یزید 34
- امام و محمد بن حنفیه 35
- حفظ قداست حرم 35
- چرا امام، عراق را و در عراق، کوفه را برگزید 35
- خطبه ی امام در مکه 35
- عبدالله بن عباس 36
- امام و عمر بن عبدالرحمن 36
- مسور بن مخرمه 36
- ابن عباس و عبدالله بن زبیر 37
- عبدالله بن عمر 37
- جابر بن عبدالله انصاری 37
- عبدالله بن زبیر 37
- جواب امام 38
- نامه ی عمرو بن سعید 38
- اوزاعی 38
- نامه ی عبدالله بن جعفر 38
- جواب امام 39
- نامه ی ولید بن عتبه 39
- تعقیب امام 39
- محاصره ی راهها 39
- از مکه تا کربلا 39
- اشاره 40
- نامه عمرو بن سعید به یزید 40
- الابطح 40
- منازل مکه تا کربلا 40
- اشاره 40
- وادی الصفراء 41
- الصفاح 41
- وداع العقیق 41
- التنعیم 41
- الحاجر من بطن الرمه 42
- اشاره 42
- ذات عرق 42
- ماجرای قیس بن مسهر صیداوی 42
- فید 43
- خزیمیه 43
- شقوق 43
- الاجفر 43
- اشاره 44
- ملاقات با زهیر بن قین 44
- اشاره 44
- زرود 44
- اشاره 45
- ثعلبیه 45
- خبر شهادت مسلم 45
- ابوهره ازدی 45
- اشاره 46
- اسلام آوردن نصرانی 46
- دختر مسلم بن عقیل 46
- پیک کوفه 46
- زباله 46
- عبدالله بن یقطر 47
- القاع 47
- شراف 47
- عقبه البطن 47
- ذوحسم 48
- الرهیمه 49
- البیضه 49
- عذیب الهجانات 49
- اشاره 50
- قصر بنی مقاتل 50
- القطقطانیه 50
- اشاره 50
- در کربلا 51
- عمرو بن قیس 51
- ورود به کربلا 51
- نینوی 51
- نامه ی امام به اهل کوفه 52
- روز دوم محرم 52
- سخنان امام 52
- دعای امام 52
- نامه ی عبیدالله به امام 53
- اظهارات یاران امام 53
- عمار بن عبدالله 53
- روزسوم محرم، اعزام لشکر به سوی کربلا 54
- هوشیاری یاران امام 54
- خریداری اراضی کربلا 54
- نامه عمر بن سعد 55
- نامه ی عبیدالله به عمر بن سعد 55
- روز چهارم محرم 55
- عبیدالله در نخیله 55
- وضعیت لشکر دشمن 56
- روز پنجم محرم 56
- تعداد لشکر عمر بن سعد 56
- روز ششم محرم 56
- بنی اسد و نصرت امام 57
- نامه ی امام از کربلا به محمد بن حنفیه 57
- روز هشتم محرم 57
- روز هفتم محرم 57
- ملاقات یزید بن حصین همدانی و عمر بن سعد 58
- آوردن آب از فرات 58
- ملاقات امام و عمر بن سعد 58
- تهدید به عزل 59
- افتراء و بهتان 59
- پاسخ عبیدالله 59
- نامه ی عمر بن سعد به عبیدالله 59
- اعلان جنگ 60
- امان نامه 60
- رد امان نامه 60
- روز نهم محرم (تاسوعا) 60
- خطبه ی امام شب عاشورا 61
- سخنان حبیب بن مظاهر و زهیر 61
- یک شب مهلت برای راز و نیاز 61
- محمد بن بشیر 62
- مرگ از عسل شیرین تر است 62
- پاسخ یاران امام 62
- تحکیم مواضع 63
- حفر خندق در اطراف خیام 63
- ایستادگی تا مرز شهادت 63
- غسل شهادت 63
- اشعار امام 63
- پیوستن گروهی به امام 64
- نافع بن هلال و امام 64
- در تدارک لقاء 64
- بریر و ابوحرب سبیعی 64
- روز عاشورا 65
- تعداد یاران امام 65
- رؤیای امام 65
- حرکت سپاه دشمن 66
- سپاه عمر بن سعد 66
- خطبه ی امام 66
- گفتگوی شمر با امام 67
- ابن ابی جویریه و تمیم بن حصین 67
- عبدالله بن حوزه 67
- خطبه ی زهیر بن قین 68
- تنبه مسروق 68
- آشوب و همهمه 68
- خطبه ی بریر 68
- خطبه ی دوم امام 69
- خبر دادن امام از عاقبت امر عمر بن سعد 69
- هاتفی از غیب 70
- خطبه ی دیگری از امام 70
- حر بن یزید 70
- نامهای شهدای حمله ی اول 71
- فرمان یورش 71
- شهادت اصحاب امام 71
- نزول نصر 72
- استغاثه 72
- نامهای سایر شهدا 73
- آخرین نماز 74
- خطاب امام به یارانش 76
- مبارزه ی یاران امام 76
- ضحاک بن عبدالله 77
- توجیه احمقانه و اعتراف به شجاعت و بزرگواری یاران امام 77
- حمله به خیام 77
- شهدای بنی هاشم 78
- خاندان عقیل بن ابی طالب 78
- فرزندان امام حسن 79
- خاندان جعفر بن ابی طالب 79
- فرزندان امیرالمؤمنین 80
- آخرین لحظه ها و کودک شیرخوار 80
- تعداد شهدای اهل بیت 81
- نوزاد شهید 81
- اشعار امام حسین 81
- وداع امام 82
- سفارش امام حسین به امام سجاد 82
- استغاثه ی امام 82
- آخرین وداع 83
- مبارزه ی امام 83
- دختر سه ساله 83
- آخرین خطبه 83
- یورش وحشیانه 84
- تهاجم به خیام 84
- تیر سه شعبه 84
- مناجات امام 85
- شهادت امام 85
- دعای امام 85
- هلال بن نافع 86
- فرمان قتل 86
- آخرین لحظات 86
- تعیین قاتل 86
- فریاد عقیله 86
- خبر شهادت 87
- شیون ملائکه 87
- آخرین شهید 87
- ذو الجناح 87
- تعداد زخمهای امام 88
- تاریخ شهادت 88
- دگرگونی عالم 88
- حمیده دختر مسلم 89
- غارت خیام 89
- پس از شهادت 89
- آتش زدن خیمه ها 90
- اوج بیدادگری 90
- حدیث جمال 90
- درخواست جایزه 90
- مادران شهدا که در کربلا بودند 91
- شهدای از صحابه ی پیامبر 91
- اصحاب مجروح امام 91
- تعداد شهدای کربلا 91
- یارانی که به شهادت نرسیدند 92
- طفلان مسلم بن عقیل 92
- کسانی که بعد از امام شهید شدند 92
- سن امام هنگام شهادت 93
- تلفات دشمن 93
- سفر از کربلا 94
- تعداد اسیران 94
- اسیران از مردان بنی هاشم 94
- تقسیم سرهای مقدس 94
- سر مقدس امام 94
- قافله ی اسیران 95
- اسیران از زنان غیر بنی هاشم 95
- اسیران از زنان بنی هاشم 95
- خطابه های زینب کبری 96
- زینب در قتلگاه 96
- سکینه و پیکر امام 96
- اجساد مطهر شهدا 97
- مشاهدات مردی از بنی اسد 97
- اجساد در روز دفن شدند یا در شب 97
- دفن اجساد مطهر 97
- در کوفه 98
- ورود اسیران به کوفه 98
- اولین سری که بر نیزه رفت 98
- اشاره 99
- شتران عریان 99
- یک خبر غیبی از امیرالمؤمنین علی 99
- خطبه های آتشین در کوفه 99
- خطبه ی حضرت زینب 99
- خطبه ی فاطمه ی صغری 100
- خطبه ی ام کلثوم 101
- خطبه ی تاریخی امام سجاد 101
- مجلس ابن زیاد 102
- قصر اماره ی کوفه 102
- نامه ی عبیدالله به یزید 103
- فرمان قتل امام سجاد 103
- زندان کوفه 103
- ابن زیاد و سر مقدس امام حسین 103
- عبدالله بن عفیف ازدی 104
- ماجراهای کوفه پس از ورود اسیران 104
- جندب بن عبدالله 104
- مردم مدینه و خبر شهادت 105
- سخنان کفرآمیز عمرو بن سعید 105
- مختار در قصر دارالاماره 105
- پشیمانی عمر بن سعد 105
- انتشار خبر شهادت در مکه 106
- عبدالله بن جعفر 106
- ام سلمه 106
- ندایی از غیب 106
- اعزام اهل بیت تا شام 107
- اشاره 107
- بصره و حسن بصری 107
- از کوفه تا شام 107
- ربیع بن خثیم 107
- منازل کوفه تا شام 108
- مشهد النقطه 108
- منزل اول 108
- اشاره 108
- تکریت 108
- وادی النخله 109
- موصل 109
- عین الورده 109
- نصیبین 109
- دعوات 110
- رقه 110
- جوسق 110
- حلب 110
- سیبور 111
- کفر الطالب 111
- قنسرین 111
- معره النعمان 111
- شیزر 111
- اشاره 112
- اشاره 112
- بعلبک 112
- حمص 112
- حماه 112
- وضعیت اعتقادی مردم شام 113
- دمشق 113
- انبیاء و سر مطهر 113
- در شام 113
- شعر امام سجاد 114
- سهل بن سعد الساعدی 114
- ابراهیم بن طلحه 114
- مجلس یزید 115
- فاطمه بنت الحسین 115
- سفیر روم و مجلس یزید 116
- خطبه ی زینب کبری 116
- یزید شراب می نوشد 116
- خطبه ی حضرت سجاد 117
- بازتاب خطبه ی امام سجاد 118
- منهال بن عمرو 118
- رؤیای هند 119
- ماجرای دخترک خردسال و سر مبارک امام 119
- نفرت مردم شام از یزید 119
- سوگواری در شام 120
- یزید و سه خواسته ی امام سجاد 120
- از شام تا مدینه 120
- حرکت از شام 120
- اربعین 121
- اربعین و اختلاف اقوال 121
- بازگشت به مدینه 122
- توقف در کربلا 122
- پاداش همراهی خوب 122
- حرکت از کربلا 122
- استقبال از کاروان کربلا 123
- بشیر در مدینه 123
- در مدینه 123
- خطبه ی امام سجاد 123
- محمد بن حنفیه 124
- صوحان بن صعصعه 124
- ورود به مدینه 124
- عزاداری اهل بیت 125
- ام سلمه 125
- ام البنین 125
- رباب همسر امام حسین 126
- گریه ی اصحاب پیامبر بر امام حسین 126
- مرثیه ی دختر عقیل 126
- گریه ی حضرت سجاد 126
- حزن عقیله 127
- فضیلت زیارت امام حسین 127
- اشاره 127
- تشکر یزید از پسر مرجانه 127
- شیعیان، پس از شهادت امام حسین 128
- استحباب زیارت یا وجوب 128
- قصه ی انتقام 128
- پشیمانی 128
- توابین 129
- نامه از زندان 129
- نامه ی یزید 129
- سخنان مسیب بن نجبه 129
- نامه به مدائن 130
- سخنان سلیمان بن صرد 130
- سخنان رفاعه بن شداد 130
- مختار به مکه می رود 131
- نامه به اهل بصره 131
- هلاکت یزید 131
- اجابت سعد 131
- بیعت مردم با عبدالله بن زبیر 131
- خروج از بصره 132
- عامر بن مسعود 132
- ابن زیاد پس از هلاکت یزید 132
- فرار به شام 133
- عبدالله بن یزید و ابراهیم بن محمد 133
- سخنرانی عبدالله بن یزید 133
- خطبه ی سلیمان بن صرد 134
- آغاز حرکت جدی توابین 134
- عبدالله بن سعد 134
- عبدالله بن یزید و سلیمان بن صرد 134
- نامه ی سلیمان 135
- حرکت از کربلا 135
- توابین در کربلا 135
- نامه ی عبدالله بن یزید به سلیمان 135
- خطبه ی سلیمان بن صرد 136
- عین الورده 136
- حرکت قشون از شام 136
- قرقیسیا 136
- ارسال حصین بن نمیر و شرحبیل 137
- کشته شدن سلیمان بن صرد 137
- مسیب بن نجبه 137
- ارسال ادهم بن محرز 137
- عبدالله بن سعد 138
- عبدالله بن عوف بن احمر 138
- عبدالله بن وال 138
- رفاعه بن شداد 138
- عبدالله بن عزیر کنانی 139
- مختار کیست 139
- بازگشت به کوفه 139
- قیام مختار 139
- نیروهای کمکی 139
- خبر توابین در شام 139
- ویژگیهای فردی 140
- مختار از دیدگاه ائمه 140
- دوران رشد 140
- سفیر امام در خانه ی مختار 141
- مختار در دامان علی 141
- مختار هنگام قیام مسلم 141
- معبد بن خالد 141
- نامه ی مختار 142
- مختار پس از توابین 142
- مختار و میثم تمار 142
- توطئه ای برای دستگیری مختار 143
- عبدالرحمن بن شریح 143
- عبدالله بن مطیع 143
- آزادی از زندان 143
- مراجعت به کوفه 144
- استیذان از حضرت سجاد 144
- ملاقات با محمد بن حنفیه 144
- سخنان محمد بن حنفیه 144
- تأیید عبدالرحمن بن شریح 145
- بیعت ابراهیم با مختار 145
- دعوت از ابراهیم بن مالک اشتر 145
- خروج مختار 146
- فرمان قیام 146
- ایاس بن مضارب 146
- ابوعثمان نهدی و قبیله ی شاکر 147
- حمله به سپاه زحر بن قیس 147
- قبیله ی خثعم 147
- سوید بن عبدالرحمن 147
- محاصره ی مختار 148
- کشته شدن نعیم 148
- سخنان یزید بن انس 148
- کشتن راشد بن ایاس 148
- اجتماع در مسجد 148
- خطبه ی ابن مطیع 149
- پیشنهاد عمرو بن حجاج 149
- ابن مطیع در محاصره 149
- حسان بن قائد 149
- محاصره ی دارالاماره 150
- امان دادن اشراف 150
- نوفل بن مساحق 150
- ورود به کوفه 150
- خطبه ی مختار 151
- تقسیم بیت المال 151
- بیعت با مختار 151
- نامه به مختار 152
- هلاکت مروان بن حکم 152
- آغاز انتقام 152
- اعزام فرمانداران به شهرها 152
- نامه به عبدالرحمن 152
- وفات فرمانده ی سپاه عراق 153
- کشته شدن فرماندهان شام 153
- پیشنهاد ورقاء بن عازب 153
- اشتباه ورقاء بن عازب 154
- حرکت ابراهیم بن اشتر 154
- بازتاب مرگ یزید بن انس 154
- پیشنهاد عبدالرحمن بن مخنف 154
- توطئه در کوفه 154
- جنگ با شورشیان 155
- شمر از قبیله ی یمن جدا می شود 155
- شورش 155
- مالک بن عمرو 156
- کشته شدن رفاعه بن شداد 156
- ابوالقلوص 156
- سرکوب شورشیان 156
- عبدالله بن مطیع 157
- فرار از کوفه 157
- عمرو بن حجاج زبیدی 157
- تخریب خانه ها 157
- تازندگان اسب 158
- کشندگان حسین 158
- دبابه 158
- کشتن خولی 159
- کشتن عمر بن سعد 159
- ارسال سرها به مدینه 159
- شمر بن ذی الجوشن 159
- حمید بن مسلم 160
- سنان بن انس 160
- حرمله بن کاهل 160
- اشاره 160
- جنایات حرمله 161
- حکیم بن طفیل طائی 161
- اشاره 161
- اشاره 161
- جنایات حکیم بن طفیل 162
- صالح بن وهب 162
- ابوالحتوف جعفی 162
- زید بن رقاد 162
- مره بن منقذ 162
- ابحر بن کعب 163
- بجدل بن سلیم 163
- عمرو بن صبیح 163
- سراقه بن مرداس 163
- توصیه ی مختار 164
- جنگ با عبیدالله بن زیاد 164
- حرکت سپاه کوفه 164
- عمیر بن حباب 164
- سخنان ابراهیم بن اشتر 165
- آغاز حمله 165
- کشته شدن عبیدالله بن زیاد 165
- سپاه شام 165
- ارسال سر عبیدالله بن زیاد برای مختار 166
- آمدن مختار به مدائن 166
- فتح موصل 166
- کشته شدن شرحبیل 166
- کشته شدن حصین بن نمیر 166
- ارسال سر عبیدالله بن زیاد نزد محمد بن حنفیه 167
- شعب عارم 167
- اخراج بنی هاشم از مکه 168
- عبدالرحمن بن مخنف 168
- حرکت مهلب بن ابی صفره 168
- مصعب بن زبیر 168
- حرکت مصعب از بصره 168
- اشتباه و یا خیانت 169
- خبر شکست سپاه 169
- آغاز حمله 169
- محاصره ی مختار 170
- حرکت به سوی کوفه 170
- پیشنهادی نادرست 170
- حروراء 170
- پیشنهاد مختار به یارانش 171
- کشته شدن مختار 171
- مختار و سائب بن مالک 171
- پیش بینی درست مختار 171
- مسافر بن سعید 172
- توبیخ عبدالله بن عمر 172
- بجیر بن عبدالله 172
- عبدالرحمن بن محمد بن اشعث 172
- زنان مختار 173
- بدن مختار 173
- عروه بن زبیر 173
- مدت امارت مختار در کوفه 173
- عبدالله بن زبیر 174
- پاورقی 174
- قبر مختار 174
هنگامی که امام حسین علیه السلام از مکه به سمت عراق حرکت فرمود، عبدالله بن عباس در حالی که دست بر شانه ی ابن زبیر می زد، گفت:یا لک من قبره بمعمر خلا لک الجو فبیضی و اصفریو نقری ماشدت ان تنقری هذا الحسین سائر فابشری [335] .عبدالله بن زبیر گفت: ای پسر عباس! بخدا سوگند که تو امر خلافت را جز برای خاندان خود برای کس دیگر نمی دانی، و خود را سزاوارتر از همه ی مردم به امر حکومت می شناسی!ابن عباس گفت: این برای کسی است که شک داشته باشد، ما در این باره یقین [ صفحه 159] داریم ولی تو از خودت حرف بزن و بگو چرا خود را نامزد خلافت نموده ای؟! گفت:
به جهت شرافتم.ابن عباس گفت: به چه چیز شرافت پیدا کردی؟! اگر برای تو شرافتی باشد از ناحیه ی ماست و ما از تو شریفتریم، زیرا تو از ما کسب شرافت کردی.و چون صدای آنها در اثر مشاجره بلند شد، غلام عبدالله بن زبیر به ابن عباس گفت: ای پسر عباس! ما را بگذار، بخدا سوگند شما بنی هاشم ما را دوست نداشته و هیچگاه ما هم شما را دوست نخواهیم داشت.عبدالله بن زبیر با دست ضربه ای به صورت غلام خود زد و گفت: تا من هستم سخن گفتن تو را نرسد.ابن عباس گفت: چرا غلام خود را زدی؟ بخدا سوگند کسی سزاوارتر به تنبیه و تأدیب است که از دین خدا خارج شده است.پسر زبیر پرسید: چه کسی از دین خدا خارج شده است؟!ابن عباس گفت: تو!در این اثناء گروهی از قریش بین آن دو میانجیگری کرده و آنها را از هم جدا کردند [336]
اوزاعی
اوزاعی [337] می گوید چون به من خبر رسید که امام حسین علیه السلام در مکه است و عزم [ صفحه 160] سفر به عراق دارد، به مکه رفته و به خدمت آن حضرت شرفیاب شدم، چون آن حضرت مرا دید به من خوش آمد گفت و فرمود: ای اوزاعی! حتمأ نزد من آمده ای که مرا ار رفتن بسوی عراق بازداری، ولی خداوند جز رفتن من به عراق هرگز چیز دیگری را اراده نکرده است [338] .
نامه ی عبدالله بن جعفر
کنیه ی او ابوجعفر و ماردش اسماء بنت عمیس است. او اول مولودی است که در حبشه از مسلمین به دنیا آمده است، و با پدرش جعفر بن ابی طالب از حبشه به مدینه آمد و از رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم حدیث حفظ و روایت نموده است. وی مردی سخاوتمند بود که او را «بحرالجود» می گفتند، و گفته شده که کسی در اسلام سخی تر از او نبوده است. او در سال 80 هجری در سن 90 سالگی در مدینه وفات یافت. (الاستیعاب 880 /3).چون به اهل مدینه خبر رسید که امام حسین علیه السلام قصد رفتن از مکه به عراق را دارد، عبدالله بن جعفر برای آن حضرت نامه نوشت که: تو را بخدا سوگند از مکه خارج مشو! من بر این تصمیمی که شما گرفته اید بیمناکم و می ترسم که تو و اهل بیت تو را از دم شمشیر بگذرانند، و اگر تو به شهادت برسی نور زمین خاموش خواهد شد، تو امیرمؤمنان و چراغ هدایت این امتی، در رفتن به عراق شتاب مکن، من از یزید و سردمداران بنی امیه برای تو و فرزندان
و اهل بیت و دارائی تو خط امان خواهم گرفت، و السلام. [ صفحه 161]
جواب امام
امام علیه السلام در جواب نوشتند: من نامه ات را خوانده و منظورت را دریافتم، اینک تو را آگاه می کنم که من جدم رسول خدا را در خواب دیدم و او مرا به امری خبر داد که من باید به انجام آن بکوشم خواه ظاهرأ به نفع من باشد یا به زیان من، بخدا سوگندای پسر عم! اگر من در سوراخ جنبنده ای از جنبندگان زمین باشم اینها (بنی امیه) مرا بیرون آورده و می کشند، بخدا سوگند ای پسر عم!بر من تعدی و ظلم روا خواهند داشت همانگونه که قوم یهود در روز شنبه ستم و تجاوز را پیشه ی خود کردند [339] .