- مقدمه 1
- انگيزهها و ويژگيهاي قيام امام حسين 1
- مراحل زندگي امام حسين قبل از قيام 1
- اوضاع سياسي، اجتماعي دوره امام حسين 1
- مخالفت با يزيد 2
- چرا امام در مكه قيام نكرد و به كوفه رفت؟ 2
- علت انتخاب كوفه 2
- عكس العمل يزيد در مقابل دعوت كوفيان از امام 2
- دعوت كوفيان 2
- سخنان امام به سپاه حر در راه عزيمت به عراق 3
- جواب نامه امام به مردم بصره 3
- وصيت نامه امام به محمد حنيفه 3
- خطبه امام بعد از ورود به كربلا 3
- عامل امر به معروف و نهي ازمنكر 3
- لزوم صراحت و صداقت در رهبري 4
- لزوم و استقامت در برابر دشواريها 4
- آيا شهادت امام اختياري بود؟ 4
- قيام آگاهانه امام و ويژگيهاي آن 4
- پيام آوران كربلا 4
- حضرت زينب در كاخ ابن زياد 5
- خطبه حضرت زينب در كوفه 5
- حضرت زينب در كاخ يزيد 5
- مبارزات تبليغي امام سجاد 5
- احياي سنت شهادت طلبي 6
- پيامد قيام امام حسين 6
- خطبه امام سجاد در شام 6
- گفتگوي امام سجاد با ابن زياد 6
- رسوا كردن هيئت حاكمه 6
- انقراض بني اميه 7
- قيام مختار 7
- قيام توابين 7
- قيام و شورش در امت اسلامي 7
- چكيده 8
مقدمه
يكي از مباحث مهم تاريخ اسلام، تاريخ تشيّع است كه تاكنون درباره آن، كتابها،مقالات و پژوهشهاي زيادي صورت گرفته است كه بين آنها زندگي ائمه، بخصوص امامحسين (ع) مطالعات فراواني انجام شده است، علاوه بر اين، حادثه عاشوراي اين امام همام، هر ساله در ايام محرم و صفر با برگزاري مراسم ويژه تكرار ميشود و كسي نيست كه از اين حادثه چيزي نشنيده يا مطالعهاي نكرده باشد. اين مراسم گر چه هر سال تكرار ميشود، هيچگاه تازگي خود را از دست نداده است و مشتاقان زيادي در مراسم شركت ميكنند.يكي از اين مراسم، شبيهخواني يا تعزيه است كه در كشور ما قدمت چندين ساله دارد و حادثه كربلا را به طور زنده به تصوير ميكشد،كه همه كم و بيش از چگونگي حادثه كربلا آشنايي داريم،بنابراين،در اين مقاله مختصر،مبنا را بر توضيح و تفسير داستان گونه حادثه عاشورا قرار ندادهايم و سعي شد كه به طور علمي و تاريخي، قيام امام حسين (ع) و انگيزههاي آن بررسي شود و به طور اختصار اين قيام با نهضتهاي ديگر مقايسه گردد.قيام امام از قداست خاصي برخوردار است و رهبر قيام به دليل عهدهداري «امامت» و موقعيت و شرايط خاص زمان خود و علاوه بر مبارزه منفي،به مبارزه مثبت (قيام مسلحانه) در برابر دشمنان اسلام،دست زدند. پژوهش مذكور داراي چهار فصل ميباشد كه فصل اول مختصري از زندگي امام تا قيام آن حضرت و اوضاع سياسي -اجتماعي آن دوره بررسي شده است.در فصل دوم ـ كه مهمترين بخش مقاله را تشكيل ميدهد در مورد انگيزهها و زمينههاي قيام و همچنين ويژگيهاي آن تحليل و بررسي شده است.فصل سوم، توضيحاتي در مورد چگونگي تبليغ و رساندن پيام خون امام توسط مبلغان آن حضرت،يعني حضرت زينب كبري (س) و امام سجاد (ع) آورده شده است.
مراحل زندگي امام حسين قبل از قيام
اشاره
سومين امام شيعيان، در سوم شعبان سال چهارم هجري در مدينه متولدشد،پدرش حضرت علي (ع) و مادرش فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر گرامي اسلام محمدمصطفي (ص) ميباشد.امام حسين (ع) مدت شش يا هفت سال از دوران كودكي خود درزمان جد بزرگوار خود سپري نمود.بعد از رحلت پيامبر اكرم (ص) امام حدود سيسال در كنارپدر خويش زندگي كرد و در صحنههاي سياسي و نظامي در كنار پدر قرار داشت ودرجنگهاي اميرمؤمنان(ع) شركت فعال داشت. بعد از شهادت علي(ع) در كنار برادرخويش امام حسن (ع) قرار گرفت.هنگام حركت نيروهاي امام حسن (ع) به سوي شام،همراه آن حضرت بود و بعد از متاركه جنگ و انعقاد قرارداد صلح به همراه برادرش به مدينه بازگشت.
اوضاع سياسي، اجتماعي دوره امام حسين
در زمان امام حسين(ع) انحراف از اصول و موازين اسلام كه از سقيفه بنيساعده شروع شده بود و در زمان عثمان،توسعه يافته، به اوج خود رسيد، در آن زمان، معاويه استاندار شام بود و به نام خليفه مسلمين،سرنوشت و مقدرات كشور اسلامي را در دست گرفت و حكومت سلطنتي - استبدادي اموي را پايهگذاري كرد. سياست معاويه، اعمال فشار سياسي و اقتصادي بر مسلمانان، كشتار و قتل و شكنجه، تحميل فقر و گرسنگي بود و از هرگونه جنبش و اعتراض و مخالفت،جلوگيري ميكرد.از طرف ديگر،با احياي سنتهاي جاهلي مانند تبعيض نژادي و رقابت بين قبايل آنها را به جان هم ميانداخت تا از اين طريق نيروهاي آنان را تضعيف كرده تا خطري براي حكومت او نباشد و همچنين با جعل حديث، تفسير و تأويل آيات قرآن به نفع خود و حكومتش مشروعيت ميبخشيد،در اثر اين سياست، هويت جامعه اسلامي منسوخ و ارزشها دگرگون شد به طوري كه مسلمانان با آن كه ميدانستند بر طبق دستور اسلام نبايد زير سلطه حاكم ستمگر بروند،بر اثر ترس و ناآگاهي،حتي از حاكم ستمگر،حمايت ميكردند و با او بيعت ميكردند و مسلمانان به افرادي ترسو، سازشكار و ظاهرساز،تبديل شده بودند.در اين دوره،جنبش و نهضتي در برابر حكومت ضد اسلامي معاويه ديده نميشود،مردم كوركورانه مطيع و فرمانبر بر او بودند. اعتراضهاي پراكندهاي كه صورت ميگرفت (مثل مخالفت حجربن عدي و امثال آن) زير فشار ستم معاويه در نطفه خفه ميشد.مهمترين مانعي كه باعث شد امام حسين(ع) در زمان حكومت معاويه قيام نكند،پيمان صلح امام حسن(ع) با معاويه بود. از جمله موضوع مهمي كه در صلحنامه تأكيد شده بود،اين بود كه معاويه فعلاً به حكومت خود ادامه دهد،امّا حق تعيين ولايت عهدي را ندارد و امر بايد به شوراي مسلمانان موكول شود.اگر چه معاويه، جامعه اسلامي را به انحراف كشيد وآن را به يك جامعه غير اسلامي تبديل كرد، ولي چون به نام دين و خليفه مسلمين حكومت ميكرد، نبايد اعمالي انجام دهد كه مردم آن را به عنوان مبارزه با اسلام تلقي كنند،بنابراين،او به اعمال خود رنگ ديني ميداد تا با مقام خود سازگار باشد. او بدين وسيله از اوضاع و شرايط به خوبي بهرهبرداري ميكرد. از يك طرف،خونخواهي عثمان را مطرح ميكرد و از طرف ديگر بعداز جريان حكميت و به واسطه صلح امام حسن (ع) و بيعت مردم با او،به حكومت خودمشروعيت بخشيد.اگر امام حسين (ع) در اين زمان مبارزه خود را به شكل قيام مسلحانهبه راه ميانداخت،از نظر مردم اين قيام يك اختلاف سياسي بر سر حكومت تلقي ميشد،بنابراين، مبارزات خود را در اين دوره به صورت سخنرانيها و نامههاي اعتراضآميز به معاويه و همچنين سخنان كوبنده در ايام حج و.. اعلام ميكرد.يكي از مواردي كه امام حسين (ع) آن را به شدّت مورد انتقاد قرار ميداد،موضوع ولايت عهدي يزيد بود. امام در طي سخناني چنين فرمودند:«... تو اي معاويه! در برتري و فضيلتي كه براي خود قايلي، دچار لغزش و افراط شدهاي و با تصاحب اموال،عمومي مرتكب ظلم و اجحاف گشتهاي. تو از پس دادن اموال مردم به صاحبانشان،خودداري و بخل ورزيدي و آن قدر آزادانه به تاخت و تاز پرداختي كهازحد خود تجاوز نمودي و چون حقوق حقداران را به آنان نپرداختي،شيطان به بهره كاملو نصيب اعلاي خود (در اغواي تو) رسيد.آنچه درباره كمالات يزيد و لياقت وي براي اداره امت اسلامي گفتي،آن را فهميدم؛تو يزيد را چنين توصيف كردي كه گويا شخصي را ميخواهي معرفي كني كه زندگي او براي مردم پوشيده است و يا از غايبي خبر ميدهي كه مردم او را نديدهاند: و يا دراين مورد فقط تو علم و اطلاع به دست آوردهاي! نه، يزيد آن چنانكه بايد خود را نشان داده و باطن خود را آشكار ساخته است. يزيد را آن چنان كه هست معرفي كن! يزيد جوان سگباز و كبوترباز و بلهوسي است كه عمرش با ساز و آواز و خوشگذراني سپري ميشود،يزيد را اين گونه معرفي كن و اين تلاشهاي بيثمر را فرو گذار! گناهاني كه تاكنون درباره اين امت بر دوش خود بار كردهاي بس است، كاري نكن كه هنگام ملاقات پروردگار، بار گناهانت از اين سنگينتر باشد.تو آن قدر به روش باطل و ستمگرانه خود ادامه دادي و با بيخردي،مرتكب ظلم شدي كه كاسه صبر مردم را لبريز نمودي،اينك ديگر ما بين مرگ و تو بيش از يك چشم بر هم زدن باقي نمانده است. بدان كه اعمال تو نزد پروردگار، محفوظ است و بايد روز رستاخيز پاسخگوي آنها باشي...»بدين ترتيب،معاويه با تعيين پسرش يزيد به عنوان وليعهد خود، قرارداد صلحنامه را نقض كرد. با شهادت امام حسن در سال 50 هجري،شيعيان از امامحسين (ع) خواستند تا بر ضد معاويه قيام كند،امّا امام نپذيرفت زيرا فرمود: «ميان ما و معاويه،عهد و پيماني است،تا مدت آن به سر نيامده نميتوان آن را نقض كرد،ولي اگر معاويه بميرد،در اين باره تصميم خود را اعلام خواهم كرد».
انگيزهها و ويژگيهاي قيام امام حسين
اشاره