چهارده اختر تابناک: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السلام قسمت مربوط به امام سجاد علیه السلام صفحه 2

صفحه 2

كه از ارزنده‌ترين آثار اسلامي است شامل 57 دعا است كه مشتمل بر دقيق‌ترين مسائل توحيدي و عبادي و اجتماعي و اخلاقي است، و بدان زبور آل محمد (ص) نيز مي‌گويند. [ صفحه 135] يكي از حوادث تاريخ كه دورنمايي از تلألؤ شخصيت امام سجاد (ع) را به ما مي‌نماياند - گرچه سراسر زندگي امام درخشندگي و شور ايمان است - قصيده‌اي است كه فرزدق شاعر در مدح امام (ع) در برابر كعبه معظمه سروده. مورخان نوشته‌اند: «در دوران حكومت وليد بن عبدالملك اموي، وليعهد و برادرش هشام بن عبدالملك به قصد حج، به مكه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجدالحرام گذاشت. چون به منظور استلام [5] حجرالأسود به نزديك كعبه رسيد، فشار جمعيت ميان او و حطيم حائل شد، ناگزير قدم واپس نهاد و بر منبري كه براي وي نصب كردند، به انتظار فرو كاستن ازدحام جمعيت بنشست و بزرگان شام كه همراه او بودند در اطرافش جمع شدند و به تماشاي مطاف پرداختند. در اين هنگام كوكبه‌ي جلال حضرت علي بن الحسين عليهماالسلام كه سيمايش از همگان زيباتر و جامه‌هايش از همگان پاكيزه‌تر و شميم نسيمش از همه‌ي طواف كنندگان دلپذيرتر بود، از افق مسجد بدرخشيد، و به مطاف درآمد، و چون به نزديك حجرالاسود رسيد، موج جمعيت در برابر هيبت و عظمتش واپس نشست و منطقه‌ي استلام را در برابرش خالي از ازدحام ساخت، تا به آساني دست به حجر بسود و به طواف پرداخت. تماشاي اين منظره موجي از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبدالملك برانگيخت، و در همين حال كه آتش كينه در درونش زبانه مي‌كشيد، يكي از بزرگان شام رو به او كرد و با لحني آميخته به حيرت [ صفحه 136] گفت: اين كيست كه تمام جمعيت به تجليل و تكريم او پرداختند، و صحنه‌ي مطاف براي او خلوت گرديد؟ هشام با آن كه شخصيت امام را نيك مي‌شناخت، اما از شدت كينه و حسد و از بيم آنكه درباريانش به او مايل شوند و تحت تأثير مقام و كلامش قرار گيرند، خود را به ناداني زد و در جواب مرد شامي گفت: «او را نمي‌شناسم». در اين هنگام روح حساس ابوفراس (فرزدق) از اين تجاهل [6] و حق كشي سخت آزرده شد و با آنكه خود شاعر دربار اموي بود، بدون آنكه از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خويي آن امير مغرور خودكامه بر جان خود بينديشد، رو به مرد شامي كرد و گفت: «اگر خواهي تا شخصيت او را بشناسي از من بپرس، من او را نيك مي‌شناسم». آن گاه فرزدق در لحظه‌اي از لحظات تجلي ايمان و معراج روح، قصيده‌ي جاويدان خود را كه از الهام وجدان بيدارش مايه مي‌گرفت با حماسه‌هاي افروخته و آهنگي پر شور سيل آسا بر زبان راند و اينك دو بيتي از آن قصيده و قسمتي از ترجمه آن: هذا الذي تعرف البطحاء و طأته و البيت يعرفه و الحل و الحرم هذا الذي احمد المختار والده صلي عليه الهي ما جري القلم «اينكه تو او را نمي‌شناسي، همان كسي است كه سرزمين «بطحاء» جاي گامهايش را مي‌شناسد و كعبه و حل و حرم در شناسائيش همدم و [ صفحه 137] همقدمند». اين كسي است كه احمد مختار پدر اوست، كه تا هر زمان قلم قضا در كار باشد، درود و رحمت خدا بر روان پاك او روان باد... اين فرزند فاطمه، سرور بانوان جهان است و پسر پاكيزه گوهر وصي پيغمبر است، كه آتش قهر و شعله‌ي انتقام خدا از زبانه‌ي تيغ بيدريغش همي درخشد...». و از اين دست اشعاري سرود كه همچون خورشيد بر تارك آسمان ولايت مي‌درخشد و نور مي‌پاشد. وقتي قصيده‌ي فرزدق به پايان رسيد، هشام مانند كسي كه از خوابي گران بيدار شده باشد، خشمگين و آشفته به فرزدق گفت: «چرا چنين شعري - تاكنون - در مدح ما نسروده‌اي؟ فرزدق گفت: «جدي بمانند جد او و پدري همشأن پدر او و مادري پاكيزه گوهر مانند مادر او بياور تا تو را نيز مانند او بستايم». هشام بر آشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر جوائز حذف كنند و او را در سرزمين «عسفان» ميان مكه و مدينه به بند و زندان كشند. چون اين خبر به حضرت سجاد (ع) رسيد دستور فرمود دوازده هزار درم به رسم صله و جايزه نزد فرزدق بفرستند و عذر بخواهند كه بيش از اين مقدور نيست. فرزدق صله را نپذيرفت و پيغام داد «من اين قصيده را براي رضاي خدا و رسول خدا و دفاع از حق سروده‌ام و صله‌اي نمي‌خواهم». امام (ع) صله را باز پس فرستاد و او را سوگند داد كه بپذيرد و اطمينان داد كه چيزي از ارزش واقعي آن، در نزد خدا كم نخواهد شد [7] . [ صفحه 138] باري، اين فضايل و ارزشهاي واقعي است كه دشمن را بر سر كينه و انتقام مي‌آورد. چنانكه نوشته‌اند: سرانجام به تحريك هشام، خليفه‌ي اموي، به دست وليد بن عبدالملك امام زين‌العابدين و سيدالساجدين (ع) را مسموم كرد و در سال 95 هجري درگذشت و در بقيع مدفون شد.

كلمات حضرت سجاد علیه السلام

اي صاحب آيات درخشان و اي نقشبند دستگاه آسمان و اي آفريننده‌ي روان انسان، سپاس تو را سپاسي كه به دوام تو دائم ماند، و سپاس تو را سپاسي كه به نعمت تو جاويد بپايد، و سپاس تو را سپاسي كه با كردار و احسانت برابر باشد... پروردگارا! رحمت فرست بر پاكيزه‌تران از اهل‌بيت محمد (ص) كه ايشان را براي قيام به امر خود برگزيده‌اي، و خزانه‌داران علم و نگهداران دين و جانشينان خويش در زمين و حجت‌هاي خويش بر بندگان خود قرار داده‌اي، و ايشان را به خواست خود، از پليدي و آلودگي يكباره پاك كرده‌اي، و وسيله‌ي توسل به خود و راه بهشت خود ساخته‌اي. پروردگارا! رحمت فرست بر محمد و آلش، چنان رحمتي كه به وسيله‌ي آن بخشش و اكرامت را درباره‌ي ايشان بزرگ گرداني، و همه چيز از عطايا و تبرعات خود را درباره‌ي ايشان كامل سازي، و بهره‌ي ايشان را از عوايد و فوايد خود سرشار كني. پروردگارا! رحمت فرست بر او و بر ايشان، رحمتي كه آغازش را حدي و مدتش را فرجامي و آخرش را پاياني نباشد. پروردگارا! بر ايشان رحمت فرست، به وزن عرش خود و آنچه زير عرش است، و به گنجايش آسمانهايت، و آنچه بالاي آنهاست و به شمار زمينهايت و آنچه در [ صفحه 139] زير آنها و ميان آنهاست. چنان رحمتي كه ايشان را به وسيله‌ي آن به كمال قرب خود رساني و براي تو و ايشان مايه‌ي خشنودي شود، و جاودانه به نظاير آن رحمتها پيوسته باشد. خدايا تو در هر زمان دين خود را به وسيله‌ي پيشوايي تأييد فرموده‌اي كه او را براي بندگانت به عنوان علم و در كشورهايت به جاي نورافكن بر پا داشته‌اي، پس از آن كه پيمان او را به پيمان خود در پيوسته و او را وسيله‌ي خشنودي خود ساخته‌اي و طاعتش را واجب كرده‌اي و از نافرمانيش بيم داده‌اي و به اطاعت فرمانهايش و به باز ايستادن در برابر نهيش و به سبقت نجستن بر او و واپس نماندن از او فرمان دادي. پس او، نگهدار پناهندگان و ملجأ مؤمنان و دستاويز متمسكان و جمال جهانيان است [8] .

پاورقي


[1] مادر امام سجاد يعني شهربانو دختر يزدگرد آخرين پادشاه ساساني ايران در حدود 24 سال پيش از واقعه‌ي كربلا وفات كرده بود. نقل از (بررسي تاريخ عاشورا) دكتر محمد ابراهيم آيتي ص 122.
[2] سوره‌ي شوري، آيه‌ي 22.
[3] سوره‌ي احزاب، آيه‌ي 42.
[4] جلاء العيون، مرحوم مجلسي.
[5] دست كشيدن - بوسيدن - اداي احترام كردن.
[6] تجاهل: خود را به ناداني و نفهمي زدن.
[7] با تلخيص و تغيير اندك از (صحيفه‌ي سجاديه) ترجمه‌ي آقاي صدر بلاغي صفحه‌ي 12 و 16 و 17 بخشي از دعا كه نقل شده است نيز به ترجمه‌ي همين مترجم است.
[8] به (صحيفه‌ي سجاديه) به ترجمه‌ي صدر بلاغي صفحه 521 مراجعه فرماييد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه