بر امام سجاد علیه السلام چه گذشت؟ صفحه 33

صفحه 33

کناره گیری مردم کوفه از استاندار ابن زبیر شد و علت اصلی پیوستن مردم به نهضت مختار گردید.

«مختار» قبل از واقعه ی کربلا، یکی از شیعیان معروف کوفه بوده و لذا هنگامی که «مسلم بن عقیل» به کوفه وارد شد در منزل او اقامت کرد. هنگام قیام حضرت مسلم، مختار به روستای «لقفا» رفته بود و هنگامی به کوفه آمد که حضرت مسلم قیام کرده بود. مختار سرگردان و بلاتکلیف مانده بود و در این هنگام «عمرو بن حریث» او را دعوت کرد و به او امان داد و مختار نزد او ماند صبح که شد «عماره» پسر «ولید بن عتبه» خبر او را به عبیدالله رسانید عبیدالله او را احضار کرد و گفت تو جمعیت ها را برای ابن عقیل گرد آوردی؟ مختار گفت: خیر من زیر پرچم «عمرو» پناهده شدم «عمرو» هم گواه شد. عبید الله گفت: اگر «عمرو» گواه تو نبود تو را می کشتم. سپس دستور داد مختار را به زندان انداختند. تا امام حسین علیه السلام شهید گشت. بعد از آن

مختار کسی را نزد «عبدالله بن عمر» شوهر خواهر خود «صفیه» فرستاد و «عبدالله عمر» به یزید نامه نوشت و وساطت کرد و یزید به ابن زیاد دستور داد او را آزاد کند و به شرط آنکه سه روز بیشتر در کوفه نماند. مختار هم به حجاز رفت.

آمدن مختار به کوفه که مصادف با آمادگی توابین برای خروج از شهر بود، طبعا شخصیت سلیمان و سابقه ی او بسیار زیادتر از مختار بود و لذا مختار نمی توانست در برابر او شیعیان را به سوی خویش جذب کند. در عین حال اعتقادی نیز به اقدام سلیمان نداشت، و لذا بارها درباره ی سلیمان به صراحت اظهار می کرد که:

«لا علم له بالحروب و السیاسه»

«سلیمان» آشنایی با جنگ و سیاست ندارد.

مختار کودک بود که پدرش او را نزد امیر مؤمنان علیه السلام آورد. حضرت او را روی دو پای خود نشاندند، دستی بر سرش کشیدند و فرمودند: «ای زیرک! ای زیرک».

روزی مختار با «معبدالجدلی» دیدار کرد و به او گفت: اهل کتاب بر این اعتقادند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه