- مقدمه 1
- وصیت امام حسین علیه السلام 3
- دوران امام سجاد علیه السلام 4
- وضعیت سیاسی دوران امام سجاد علیه السلام 7
- اشاره 8
- حاکمان دوران امام سجاد علیه السلام 8
- قیام مردم مدینه 10
- عکس العمل یزید 11
- قیام ابن زبیر 14
- معاویه ی دوم به حکومت رسید و بلافاصله استعفا داد 16
- مرگ یزید 16
- مروان به حکومت رسید 17
- قیام مردم بصره 17
- وضع مردم کوفه 18
- آرزوی عبدالله بن زبیر 19
- مختار در کنار عبدالله بن زبیر 23
- تبعیض اساس حکومت اموی 24
- روش عبدالله بن زبیر 24
- اشاره 27
- قیام توابین 27
- حرکت توابین به میدان جنگ 30
- شکست توابین 31
- اشاره 32
- قیام مختار 32
- اذن امام سجاد علیه السلام به انتقام از قاتلان امام حسین علیه السلام 36
- چگونگی قیام مختار 37
- آغاز قیام مختار 38
- پیروزی مختار 39
- فعالیت مروان در شام 40
- سه جبهه در مقابل مختار 40
- مرگ مروان و روی کار آمدن عبدالملک 41
- فعالیت مخالفان داخلی 43
- آغاز انتقام از قاتلان امام حسین 44
- خاطره ی منهال 46
- جنگ مختار با ارتش شام 49
- پیروزی ابراهیم اشتر بر عبیدالله 50
- سر عبیدالله در نزد مختار 51
- جنگ مختار با عبدالله بن زبیر 52
- سر عبیدالله نزد امام سجاد 52
- اخطار محمد حنفیه به مختار 53
- شکست لشکر مختار 54
- تنهائی مختار 54
- محاصره ی مختار 56
- کشته شدن مختار 56
- حقیقت مختار 57
- مختار از نظر امام باقر 58
- مختار از نظر امام صادق 59
- قدری تأمل کنیم 60
- پیرامون شخصیت محمد حنفیه 64
- اشاره 64
- دیدگاه امام رضا درباره ی محمد حنفیه 65
- امام سجاد و محمد حنفیه در کنار حجرالاسود 66
- جنگ عبدالملک مروان با لشکر ابن زبیر در عراق 69
- دوران عبدالملک، حجاج، ولید، سلیمان، عمر بن عبدالعزیز 69
- نصب حجرالاسود توسط امام سجاد 71
- بیعت عبدالله عمر با حجاج 72
- برخورد عبدالله عمر با امام سجاد 72
- برخورد امام سجاد با عبدالملک 74
- ظهور حجاج 75
- روزی دوبار گرفتار جنون می شوم 79
- شهادت سعید بن جبیر 80
- شهادت قنبر 82
- برخورد حره با حجاج 83
- نظر امام باقر درباره ی حجاج 87
- قیام عبدالرحمن بن اشعث 88
- ولید بن عبدالملک به حکومت می رسد 89
- فتوحات برنامه ی کار 90
- سلیمان به حکومت می رسد 92
- زهری در خدمت ظالمان 94
- نامه ی امام سجاد به زهری 95
- وظائف علمای درباری 97
- عیاشی و تجمل پرستی بنی امیه 101
- حکومت یزید بن عبدالملک چگونه بود؟ 102
- عمر بن عبدالعزیز چگونه آدمی بود؟ 103
- ولید بن یزید و جنایاتش 104
- دربار بنی امیه محل تجمع بردگان زیبا 106
- ستاد فقهاء درباری 107
- برخورد امام سجاد با انحراف ها، مکارم و سجایا 108
- اشاره 108
- حوزه ی درس امام سجاد 112
- فرزدق، امام سجاد را معرفی می کند 114
- عبادت امام سجاد 116
- سفارشهای امام سجاد 117
- سکوت از نظر امام سجاد 117
- اخلاق امام سجاد 120
- شهادت امام سجاد 122
- پاورقی 122
می گوید: نماز صبح را به امامت مختار به جای آوردیم، او در رکعت اول پس از حمد، سوره ی «و النازعات» و در رکعت دوم سوره ی
«عبس» را با لحنی زیبا و گیرا قرائت کرد سپس گفت: به خدا سوگند، پیشوایی فصیح تر و خوش لهجه تر از او ندیده بودیم.
از آن طرف ابن مطیع (استاندار کوفه) دستور داد، منادی ندا دهد تا مردم در مسجد جمع شوند و به «راشد بن ایاس» فرمانده ی رییس پلیس شهر گفت: برو و این مطلب را اعلام کن و به مردم برسان که حتما در مسجد تجمع کنند.
«راشد» بانگ برآورد: «ای مردم! بدانید که هر کس امشب، به مسجد نیاید، خونش هدر است سران و اشراف منافق و دو رو کوفه با قبیله و بستگان خود گروه گروه، به دور ابن مطیع، در داخل و جلو قصر و در مسجد کوفه تجمع کردند. «ابن مطیع» برای مقابله با «مختار» از نیروهای ضد اهل بیت استمداد گرفت و اکثر سران و فرماندهان خود را از عاملین فاجعه ی کربلا، انتخاب کرد. و آنان نیز با شور و هیجان، مردم را به مقابله ی با مختار تحریک می کردند، زیرا می دانستند که اگر مختار و شیعیان قدرتی پیدا کنند، لبه ی تیز شمشیرشان، متوجه آنان خواهد شد و روزگارشان سیاه و تباه خواهد گشت.
پیروزی مختار
پس از یک سلسله درگیریهای فراوان بین طرفین، نیروهای مختار پس از شکست و تار و مار کردن دشمن، وارد بازار شدند و به مسجد بزرگ در مرکز کوفه، رسیدند و «ابن مطیع» استاندار نگون بخت «ابن زبیر» و نیروهای باقی مانده اش به قصر پناه بردند.
نیروهای مختار و دیگر گروهها در میدان و جلو مسجد و بازار، سه روز اطراف قصر را به محاصره ی کامل خود درآوردند.
«نصر بن صالح» که یکی از شاهدان عینی است می گوید:
[صفحه
46]
ابن مطیع استاندار کوفه و طرفداران وی در مدت سه روزی که در دارالعماره به محاصره ی کامل نیروهای مختار افتاده بودند، غذایشان آرد بود.
بعد از سه روز ابن مطیع، از تاریکی شب استفاده نمود و از درب «رومیان» که یکی از درهای حفاظتی قصر بود، با لباس زنانه، دور از چشم نیروهای مختار، خود را از محاصره نجات داد و به خانه ی ابوموسی رفت.
بنابراین صبح همان روز، درب قصر را گشودند و خطاب به ابراهیم اشتر گفتند: ای پسر اشتر، به ما امان بده «ابراهیم به آنان گفت: به شما امان دادم» و بدین سان، آخرین سنگر مقاوت «ابن زبیر» به دست مختار سقوط کرد و محاصره شدگان گروه گروه از قصر بیرون آمدند و با صد و هشتاد درجه تغییر به مختار پیوستند و با او بیعت نمودند.
پس از خروج محاصره شدگان از قصر، مختار و فرماندهان او، فاتحانه وارد قصر شدند و روز دیگر مختار خطبه ای طولانی برای مردم خواند، مختار پس از سخنرانی در مسجد جامع شهر از منبر پایین آمد و کنار منبر نشست و مراسم بیعت رسما اعلام شد و مردم گروه گروه دست مختار را به عنوان نماینده ی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فشردند.
موسی بن عامر گوید:
بزرگان قوم نیز آمدند و مختار دست پیش آورد و مردم با وی بیعت می کردند و او می گفت: با من بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبرش و خونخواهی اهل بیت علیهم السلام و نبرد با منحرفان و دفاع از مستضعفین، بیعت می کنید.
مردم فوج فوج، براساس کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و
خونخواهی امام حسین علیه السلام و دفاع از مستضعفان با او بیعت کردند.
مختار کاملا بر اوضاع کوفه مسلط شد و رسما اعلام حکومت کرد. و قبل از هر چیز به دلجویی و دادن پاداش به سربازانش پرداخت.
کل مبلغی که در حین تصرف کوفه در خزانه بیت المال به دست مختار افتاد مبلغ
9 میلیون درهم بود.