امام سجاد علیه السلام و نهضت خدمت رسانی صفحه 5

صفحه 5

خدمت، اقدامي است كه به خاطر اداي حقوق متقابل (مستقيم يا با واسطه) انجام مي‌شود و گستره‌اي به وسعت تمام عوامل دخيل در جامعه بشري دارد; از انسان تا خدا و از حيوان تا جهان طبيعت. فهرست رساله حقوق امام سجاد عليه السلام را به ياد آوريم تا به وسعت اين گستره، عميق‌تر بنگريم; «1 - حق خدا (تمام حقوق از آن ناشي مي‌شود) 2 - حق خود (الف: جوارح: زبان، گوش، چشم، پا، دست، شكم، فرج; ب: افعال و كارها: نماز، روزه، صدقه، قرباني،) 3 - حق ائمه (رهبر حكومت، معلم، مالك، همسر، خدمتگزار) 4 - حق خويشاوندان و... (مادر، پدر، فرزند، برادر، منعم، (دهنده نعمت آزادي)، آزاد كرده، نيكي كننده، اذان گو، پيش نماز، همنشين، همسايه، رفيق، شريك مال، طلبكار، دوست معاشر، مدعي، فرد مورد ادعا، مشورت كننده، مشورت دهنده، نصيحت‌خواه، نصيحت كننده، بزرگتر، كوچكتر، سائل، فرد درخواست شونده، فرد خشنود كننده، توده ي مردم، اهل ذمه) از بين 50 مورد، ما به چند مورد اشاره مي‌كنيم كه امام سجاد عليه السلام در مورد خدمت به آنها رهنمودي ارائه فرموده‌اند.

نوع خدمت به سائل (نيازمندان)

«حق السائل فاعطاؤه اذا تهيات صدقة و قدرت علي سد حاجته والدعاء، له فيما نزل به و المعاونة له علي طلبته و ان شككت في صدقه و سبقت اليه التهمة له و لم تعزم علي ذلك لم تأمن ان يكون من كيد الشيطان اراد ان يصدك عن حظك و يحول بينك و بين التقرب الي ربك فتركته بستره و رددته ردا جميلا و ان غلبت نفسك في امره و اعطيته علي ما عرض في نفسك منه فان ذلك من عزم الامور; حق سائل آن است، كه اگر صدقه‌اي آماده داري، به او بدهي و اگر توان برآوردن نياز او را داري، برآوري و براي گرفتاريش دعا كني و به خواسته‌اي كه دارد، به او كمك كني و اگر در راستگويي او ترديد كني و زود او را متهم كني، در صورتي كه يقين نداري، بعيد نيست كه شيطان مي‌خواهد تو را فريب داده و از اجر و ثواب بي بهره كند و تو را از نزديكي به خدا باز دارد; در اين صورت، آبروي او را حفظ كن و با روي خوش او را از خود دور كن. اما اگر بر نفس خود غلبه كني و علي رغم چيزي كه در دلت گذشته، به او كمك كني، از امور مهم و حاصل اراده استوار است.» [32] .

حق مال; صرف در راه خدمت

«و اما حق المال فان لا تاخذه الا من حله و لا تنفقه الا في حله و لا تحرفه عن مواضعه و لا تصرفه عن حقائقه و لا تجعله اذا كان من الله الا اليه و سببا الي الله و لاتؤثر به علي نفسك من لعله لا يحمدك و بالحري ان لا يحسن خلافته في تركتك و لا يعمل فيه بطاعة ربك فتكون معينا له علي ذلك او بما (احدث في مالك) احسن نظرا لنفسه فيعمل بطاعة ربه فيذهب بالغنيمة و تبوء بالاثم و الحسرة و الندامة مع التبعة و لاقوة الا بالله; اما حق مال آن است كه جز از راه حلال به دست نياوري و به جز راه حلال خرج نكني و مبادا بي مورد در غير راه‌هاي درست به كار ببري و چون مال از آن خداست، نبايد جز در راه خدا و جايي كه وسيله تقرب به اوست، به كار بندي. و كساني را كه شايد از تو تشكر هم نكنند، بر خود مقدم دار. ميراث گذاردن آن را براي ديگران صحيح نداني كه در راه نافرماني خدا به كار برده شود و تو نيز در اين گناه، كمك كار باشي و يا از تو بهتر به سود خود منظور دارد و در اطاعت خدا مصرف كند و غنيمت را او ببرد اما بار گناه و افسوس و پشيماني با عقوبت و كيفر نصيب تو گردد. و هيچ نيرو و تواني غير خدا نيست.» [33] .

خدمت رساني به همه

«و اما حق اهل ملتك عامة فاضمار السلامة و نشر جناح الرحمة و الرفق بمسيئهم و تالفهم و استصلاحهم و شكر محسنهم الي نفسه و اليك فان احسانه الي نفسه احسانه اليك اذا كف عنك اذاه و كفاك مؤونته و حبس عنك نفسه فعمهم جميعا بدعوتك و انصرهم جميعا بنصرتك و انزلتهم جميعا منك منازلهم. كبيرهم بمنزلة الوالد و صغيرهم بمنزلة الولد و اوسطهم بمنزلة الاخ فمن اتاك تعاهدته بلطف و رحمة و صل اخاك بما يحب للاخ علي اخيه; اما حقوق توده مردم آن است كه با حسن نيت و محبت و مدارا با بديهايشان رفتار كني و با دلجويي در صدد اصلاح حالشان برآيي. و از كساني كه به ايشان و شما نيكي مي‌كنند، سپاسگزار باشي; زيرا احسان كسي نسبت به خود، در حقيقت احسان به تو است، به خاطر آنكه آزاري به تو نرسانده و زحمتي بر دوش تو ندارد و جلوي هواي نفسش را گرفته است. وانگهي همه را دعا كن و به همه كمك نما و هر كدام را در حد خود محترم شمار; بزرگترها را به منزله پدر و كوچك‌ترها را به منزله فرزند و ميان سالها را همچون برادرت بدان. هركس نزد تو آمد، با او به مهر و محبت برخورد كن و با برادرت با رعايت حقوق برادري، رابطه ي برادرانه داشته باش.» [34] .

بايسته‌هايي براي خدمت شايسته

منت نگذاشتن

«لم تمش بها علي احد لانها لك، فاذا امننت‌بها لم تامن ان تكون بها مثل تهجين حالك منها الي من مننت بها عليه لان في ذلك دليلا علي انك لم ترد نفسك بها و لو اردت نفسك بها لم تمتن بها علي احد; به خاطر صدقه‌اي كه داده‌اي، بر كسي منت نگذاري; زيرا قدمي به سود خود برداشته‌اي در صورتي كه اگر منت بگذاري، در امان نيستي از اينكه روح او را آزرده و خود را معيوب كرده‌اي. زيرا اين عمل تو دليل آن است كه تو اين كار را به خاطر خود نكرده‌اي، در صورتي كه اگر براي خودت مي‌خواستي، بر كسي منت نمي‌نهادي.» [35] .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه