امام سجاد علیه السلام صفحه 3

صفحه 3

امام علیه السلام فرمودند: نه.

گفتم: پس اجازه دهید خودم آن را حمل نمایم.

امام علیه السلام باز فرمودند: من زحمتی را که موجب نجات من در راه شود و سفرم را آسان

نماید به کسی نمی سپارم.

از امام علیه السلام خداحافظی کرده و رفتم. چند روز بعد امام را دیدم، جلو رفته و عرض کردم: شما مگر به سفر نرفتید؟

امام علیه السلام فرمودند: آن سفر، سفری (سفر برای دنیا) که تو گمان کردی نبود بلکه منظورم سفر برای آخرت بود.

امام سجّادعلیه السلام در آن سفر آرد و هیزم را به درب خانه مستمندان می رساند و این سفر را سفر برای آخرت می دانست.

4 - امام سجّادعلیه السلام در ماجرای کربلا

پس از آنکه معاویه مُرد، فرزندش یزید، در شام به جای او نشست و ادّعای خلافت کرد. او در نامه ای برای «ولید بن عقید» حاکم مدینه چنین نوشت: از حسین بن علی علیه السلام برای من بیعت بگیر، و در این خصوص به هیچ وجه به او مهلت نده و اگر بیعت نکرد گردنش را بزن و سرش را برای من بفرست.

امام حسین علیه السلام که از سویی هرگز حاضر به بیعت با یزید نبود و از سوی دیگر خطری بزرگ برای اسلام می دید که اگر رخ می داد به صورت قیام و نهضتی عمیق و جهانی بر ضد حکومت یزید و ظالمان به شمار نمی آمد، لذا ماندن در مدینه و قیام علیه ظالمان را جایز ندانسته و بر همین اساس تصمیم گرفت شبانه، همراه افراد خانواده و یاران از مدینه به سوی مکّه رهسپار گردد. ازاین رو قبل از آنکه ولید و مزدوران معاویه تصمیمی بر ضد امام حسین علیه السلام بگیرند، آن حضرت در شب 28 رجب سال 60 هجری، مدینه را به قصد مکّه ترک کرد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه