بر امام باقر علیه السلام چه گذشت؟ صفحه 79

صفحه 79

برخاست و گفت: ای پسر، پیش بیا، پس، پیش آمد. و گفت: برگرد، پس برگشت. گفت: شمایلی همانند شمایل رسول الله، ای

پسر، نامت چیست؟ گفت: محمد. جابر گفت: فرزند چه کسی هستی؟ گفت: فرزند علی بن حسین. جابر گفت: پس تو باقر هستی. پس بدو روی آورد و سر و دو دستش را ببوسید، سپس گفت: ای محمد، رسول خدا ترا سلام رسانید. محمد گفت: برترین سلامها بر رسول خدا باد، و بر تو ای جابر از اینکه سلام او را رسانیدی. جابر سپس به مصلای خود بازگشت، و با پدرم آغاز سخن کرد و می گفت که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روزی مرا گفت که ای جابر، هر گاه فرزندم را دریافتی وی را از من سلام برسان. او همنام من و شبیه ترین مردم به من است. علم او علم من و حکم او حکم من است. هفت تن از فرزندان او امینان پاک و ائمه ابرارند. هفتمین ایشان مهدی ایشان است که جهان را از داد و عدل پر می کند همچنانکه از جور و ستم پر شده است.

سپس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چنین خواند:

آنان را پیشوای مردم ساختند تا خلف را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را از انواع عبادات و خیرات و بخصوص اقامه ی نماز و ادای زکات را به ایشان وحی کردیم و آنها هم به عبادات ما پرداختند. [88].

مجلسی و زید علیه السلام

مرحوم مجلسی می گوید: زید به جهت خونخواهی حضرت امام حسین علیه السلام و امر به معروف و نهی از منکر خروج کرد، و مردم را به رضا از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم خواند، و بر آن بود تا اگر پیروز شود، امامت

را به افضل و اعلم آل البیت بازگرداند و اکثر اصحاب ما بر این اعتقاد هستند، و گفته اند: وی به صورت مخفی از سوی امام اذن خروج داشته است، و مؤید این مطلب، اخباری در باب گریه ی حضرت صادق علیه السلام و ترحم و دعای آن حضرت بر اوست.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه