بررسی جایگاه علمی و تلاش های فرهنگی امام باقر (علیه السلام) صفحه 1

صفحه 1

نگاهي به اوضاع فرهنگي - اجتماعي جامعه

امام باقر (ع) در دوره اي امامت خويش را آغاز كرد كه جامعه اسلامي در وضع فرهنگي نابه ساماني به سر مي برد و عرصه فرهنگي جامعه گرفتار چالش هاي عميق عقيدتي و درگيري هاي مختلف فقهي ميان فرق اسلامي شده بود. فروكش كردن تنش هاي سياسي پس از واقعه عاشوراي سال 61 هجري، همچنين شكست برخي احزاب سياسي مانند «عبدالله بن زبير» سبب يكپارچگي حاكميت بني اميه شده بود و ناگزير، بسياري از دانشمندان از صحنه سياسي دور شده بودند و حركت گسترده اي در زمينه هاي مختلف علمي با بحث و بررسي درباره مسايل گوناگون آغاز شده بود. اين رويكرد گسترده به مسايل فقهي و بحث تبادل نظرهاي علمي در اين برهه و پيدايش مكتب ها و سبك هاي مختلف علمي پس از مدت ها ركود، رونق فراواني به بازار علم بخشيد و به واقع نقش درخشان امام در اين دوره در روشن سازي افكار عمومي دانشمندان اسلامي و به ويژه خردورزان شيعه بسيار داراي اهميت و برتري است. با ظهور امام باقر (ع)، گام مهم و به سزايي در راستاي تبيين آراء شيعه برداشته شد و جنبش تحسين برانگيزي در ميان دانشمندان شيعي پديد آمد. از سوي ديگر، خطر افكار آلوده يهود و سيطره نظريات فرقه مرجئه، جبريه، قدريه، غلات و... حيات فكري شيعه را با خطر روبه رو كرده بود كه به راستي مرجعيت علمي شايسته اي چون امام باقر (ع)، تفكرات خطرناك اين فرقه ها را تا حد قابل توجهي منزوي ساخت كه آراء و نظرات آنها و نيز موضع گيري امام در برابر هر يك، به گونه اي گسترده تر بررسي خواهد شد.

ترسيمي از چهره علمي امام

امام به سان خورشيدي گيتي فروز، بر سپهر دانش پرتو افكن بود و در بيان برتري و بزرگي اين جايگاه، همين بس كه بيشترين حديث در بين جوامع حديثي شيعه، از آن امام همام و فرزند برومند و خردمندش امام صادق (ع) است و اين خود بزرگ ترين گواه در برجستگي شخصيت علمي ايشان به شمار مي رود. بسياري از دانشمندان بزرگ اسلامي درباره جايگاه علمي امام، جمله هاي بسيار زيبايي بر زبان رانده و يا نگاشته اند كه همچنان تاريخ، آن را در خاطر خود نگاهداري مي كند. دانشمندان بسياري چون «ابن مبارك»، «زهري»، «اوزاعي»، «مالك»، «شافعي»، «زياد بن منذر نهدي» و... درباره برجستگي علمي او سخن رانده اند. [1] دامنه گسترده روايات امام در زمينه هاي گوناگون علمي، انديشوران اهل سنت و محدثين آنان را بر آن داشت تا از ايشان روايت كنند و سخنان وي را درج و نقل نمايند كه از جمله آنها «ابوحنيفه» را مي توان نام برد.

پايه گذاري نهضت بزرگ و پوياي علمي

امام باقر (ع) در دوران امامت خويش، با وجود شرايط نامساعدي كه بر عرصه فرهنگ اسلامي سايه افكنده بود، با تلاشي جدي و گسترده نهضتي بزرگ را در زمينه علم و پيشرفت هاي آن طراحي كرد. تا جايي كه اين جنبش دامنه دار به بنيان گذاري و تأسيس يك دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامي انجاميد كه پويايي و عظمت آن در دوران امام صادق (ع)، به اوج خود رسيد. امام با برقراري حوزه درس، با كج انديشي ها، زدودن چالش هاي علمي، تحكيم مباني معارف و اصول ناب اسلامي با تكيه بر آيات رهنمون گر قرآن مبارزه كرد و تمام ابواب فقهي و اعتقادي را از ديدگاه قرآن بررسي كرد و به پرورش دانشمندان و فرهيختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمي كمر بست؛ به گونه اي كه دانشمندي چون «جابر بن يزيد جعفي» هر گاه مي خواست سخني در باب علم به ميان آورد - با آن توشه اي كه از دانش داشت - مي گفت: «جانشين خدا و ميراث دار دانش پيامبران محمد بن علي (ع) برايم اين گونه گفت» [2] و به دليل ناچيز ديدن موقعيت علمي خود در برابر جايگاه امام، از خود نظري به ميان نمي آورد. «ابو اسحاق سبيعي» از ديگر فرهيختگان اين دوره، آن قدر نظرات علمي امام را درست مي پندارد كه وقتي از او در مورد مسئله اي مي پرسند، پاسخ را از زبان امام مي گويد و مي افزايد: «او دانشمندي است كه هرگز كسي به سان او [در علم] نديده ام». [3] . «ابو زرعة» نيز در اين باره اقرار مي كند: «او بزرگ ترين دانشمندان است». [4] .

تحكيم بنيادهاي تفكر شيعي

در آن روزگار، بسياري از شيعيان به مراتب عالي تشيع دست نيافته بودند و دسته اي از آنان در كنار استفاده از احاديث اهل سنت، علاقه زيادي به فراگيري و بهره مندي از دانش امام نيز نشان مي دادند. آن گونه كه از كتاب هاي رجالي فهميده مي شود، نام بسياري از اشخاصي كه رابطه تنگاتنگي با امام داشته اند، جزو اصحاب او نيست. همين موضوع مي توانست تا اندازه اي انديشه شيعه را سست كند؛ چه بسا امكان اختلاط آموزه هاي ديگري با آن قسمت از معارفي كه آنان از امام مي آموختند وجود داشت. امام باقر (ع) نيز مانند ديگر امامان شيعه، براي تحكيم پايه هاي انديشه شيعه بسيار كوشيد و امامت شيعه را به خوبي براي همگان معرفي كرد. او مي فرمود: «فرزندان رسول خدا (ص) درهاي دانش خداوندي و راه رسيدن به خشنودي او هستند. آنان دعوت كنندگان مردم به سوي بهشت و راهنمايان به سوي آنند». [5] . امام با تكيه بر قرآن، رهبري شيعه و تقويت مباني پيروي از آن را معرفي مي كرد و مي كوشيد تا امامت را نيز مانند نبوت، امري الهي و مبتني بر قرآن تبيين كند. بازتاب ديدگاه امام در مورد رهبري شيعه بر احاديث نبوي كه بر شباهت و قرابت ميان پيامبر (ص) و اميرالمؤمنين (ع) تأكيد مي كرده در بحث هاي كلامي ايشان انعكاس فراواني دارد. او با بيان اينكه امام، داراي صفاتي ذاتي - مانند عصمت و علم - است، در نظر داشت رويكرد جدي تري به موضوع امامت داشته باشد. ديدگاه هاي ايشان درباره اين موضوع، تأثير ويژه اي بر مردم گذاشت و بسياري از تهديدها و خطرات را از تفكر شيعي دور كرد و سبب شد با وجود عقايد گوناگوني كه در آن زمان درباره مرجعيت وجود داشت، تعداد گرايندگان به اين مكتب رو به فزوني گذارد. در احاديث شيعي نيز توجه گسترده اي به اين موضوع در سخنان امام باقر (ع) شده است. [6] .

پرورش فرهيختگان و دانشوران بسيار

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه