- اَلاِْهْداءِ 1
- متن تأييديه حضرت آيت اللّه خزعلي مفسّر و حافظ كل قرآن كريم 2
- مقدمه 3
- تعريف شعر 4
- نخستين شاعر 12
- دليل اتهام شاعري به پيامبر صلياللهعليهوآله 13
- چهــار ويژگـي شعـراي متعهـــد 22
- چرا پيامبر را متهم به شعر ميكردند ؟ 23
- ارزش شعـر 24
- ارزيابي اسلام درباره شعر و شاعري 24
- ذكر خداوند 28
- شناخــت بزرگترين شاعر 35
- موقعيت شعر و شاعران از نظر قرآن و حديث 37
- اشعار غيبي در تاريخ 46
- سبك عراقي 52
- شعر به سبك هندي 52
- مقــام شعر و شعـراء نزد ائمه عليهمالسلام 55
- مقام شعر و شاعران نزد بزرگان دين 57
- وصيت امام باقر عليهالسلام 57
- شعــراي غديــــر 60
- شاعـران برجسته اهل بيت عليهمالسلام 61
- مرثيه سرايي 62
- اهميّـــت شعر در فرهنگ و سخن 63
- مدايح علوي 64
- بديعــــه ســـرايـــــي 65
- ديدگـاه شهيد مطهــري (ره) درباره شعر و ادبيات 66
- شعر و هنر از ديدگاه آية اللّه خامنهاي 72
- شعــــر، هنــــر اســلامــــي! 73
- حالت شعر 73
- تناسب كلمات پاياني آيات در قرآن كريم 74
- توشيح 74
- وجود سَجْع در آيات قرآن كريم 75
- سَجع در كلام 76
- نظريــات مختلــف در مورد وجــود سجع در قـرآن 77
- تناسب فواصل (اواخر) آيات قرآن كريم 77
- انواع فواصل كلام 81
- بهترين نوع سَجع 84
- حكمت ختم فواصل آيات به حروف مدّ و لين 85
- اساس و مبناي فواصلقرآني 86
- فهرست منابع 88
- آخـــريـــــن كـــــــــلام 88
اما اگر در مشاكلت كلامي، خود مشاكلت و مماثلت جملهها و عبارات، هدف و مقصود اصلي متكلم بوده و معاني، مفعولعنه و مقصود بالعَرَض باشد، در آن صورت قطعا كلام، معيوب و داراي لكنت خواهد بود. زيرا تصوير كلام به اين صورت، تكلف و كوشش بيجايي است و راهي است غير از راهي كه حكمت و فلسفه وضع الفاظ، آن را ميطلبد.
بنابراين اين نوع كلام و سخن از بيارزشترين و سخيفترين نوع كلام است كه علت سخافت آن همان تكلّف معاني به خاطر الفاظ تابع و پيرو قراردادن معاني نسبت به الفاظ است، بدون اين كه متكلم به جنبه معاني آن توجهي مبذول دارد. و فواصل قرآن كريم، تماما بلااستثناء عين بلاغت و حكمت است. زيرا سبك آن نوعي قرارداده شده كه الفاظ، راه وصول و راه افهام و فهماندن معاني است. معانــي كه مورد احتيــاج متكلم است، به بهترين وجه و صورتي كه از طريق الفاظ بدان دلالت و اشارت مينمايـد .(1)
(166) شعر و شاعري
سَجع در كلام
شايــد بشود دليــل سخنــان فوق را با ريشهيابي كلمه سجع بهتر درك كرد.
سجع در كلام از سجع كبوتر گرفته شده است. زيرا كلام مُسَجَّع جز صداهاي متشاكل و متماثلي كه معاني، در آن مورد غفلت قرارگرفته باشد نيست. چنانكه در سجع كبوتر و نغمههاي آن هم، جز يك مشت صداهاي شبيه به هم چيز ديگري نيست، كه همان «هَدير» است.
(هَديــرُ الْحَمامَــة: آن اســت كــه پرنــده صــداي خــود را در حنجــره خــود قرقره نمــوده و تكرار كنــد) .
1- تناســب آيــات، آيــةاللّه شيــخ محمــد هــادي معرفــت، بنيـاد معـارف اسلامي، ص 81 .
سَجع در كلام (167)
و معني جمله در سجع هم همينطور است، در صورتي كه معاني به تبغ الفاظ بدون هدف و قصد عقلايي و بدون تناسب نياز بدان، آورده شود، به طوري كه غرض و هدف اصلي، آن نبوده و يا فايدهاي بدان مترتّب نشود و در اين صورت معاني، ملاك قرار نگرفته و كلمات و الفاظ از گنگي و نامفهوم بودن خارج نميگردد، بلكه همانند هدير كبوتــر و بدون معنــي مفهــوم و گنگ كه جز ترجيع صــوتهـــاي متشــاكـــل، چيــز ديگـري از آن استفـاده نمـيشـود. (1)