- دیباچه 1
- پیش گفتار 4
- اشاره 4
- 1. اصطلاح شناسی 4
- اشاره 4
- ب) نظام اعتقادی 5
- الف) نظام فقهی 5
- 2. تعداد فرقه ها 8
- 3. ملاک تعیین اهل سنت 11
- بخش اول:سیره علمی امام صادق علیه السلام 17
- اشاره 17
- فصل اول: خطوط کلی سیره علمی امام صادق علیه السلام 18
- اشاره 18
- 1. تأکید بر الهامی بودن علم امام 19
- 2.کتمان اسرار و پنهان داشتن عقاید 29
- 3. مرجعیت عامه مردم 33
- 4. نهی از قیاس 35
- 5. بهره گیری از روش های علمی رایج 35
- 6 . نظارت امام بر مناظره های اصحاب 37
- 7. تأکید امام صادق علیه السلام بر تخصص اصحاب 40
- 8 . لزوم اجازه امام صادق علیه السلام در مناظره 41
- 9. نهی از نقل اسرائیلیات 43
- 10. ایجاد اختلاف در آرای اصحاب 44
- 11. ترجیح خبر مخالف عامّه، در صورت تعارض 45
- 12. اصل شتاب زدگی نداشتن در تکذیب 46
- 13. انتخاب مکان و زمان مناسب 47
- 14. توجه به درایت و فهم احادیث 48
- 15. برتری دادن دانش بر عبادت 48
- 16. تصریح به جواز نقل برخی احادیث 49
- 17. منع از ارتباط با حاکمان و کارگزاران حکومت 49
- 18. تأکید بر بینش عقلی 50
- 19. جویا شدن از دیدگاه های مخالفان و عامه 50
- 20. تشویق به جدال احسن و نهی از جدال غیر احسن 50
- 21. تأکید بر نوشتن احادیث و علوم 51
- فصل دوم: سیره امام صادق علیه السلام در برخورد با مذاهب و گروه های اهل سنت 52
- اشاره 52
- 1. گروه مرجئه 56
- اشاره 56
- الف) اهمیت عمل و نقش آن در ایمان 57
- ب) سیره امام صادق علیه السلام در برخورد با مرجئه 59
- اشاره 65
- 2. گروه قدریه 65
- الف) قدریه چه کسانی هستند؟ 68
- ب) سیره پیشوایان چهارگانه اهل سنت در برابر قدریه 70
- ج) سیره امام صادق علیه السلام در برخورد با قدریه 71
- اشاره 73
- 3. گروه جبریه 73
- الف) جُهَمیه 74
- ب) سیره امام صادق علیه السلام در برخورد با جبریه 76
- 4. گروه معتزله 77
- اشاره 77
- الف) خلق قرآن 79
- ب) نفی صفات و نفی رؤیت خدا 80
- ج) گرایش سیاسی معتزله 81
- د) قضا و قدر الهی، تفویض، امر بین الامرین 82
- ه ) سیره امام صادق علیه السلام و شیعیان در برابر معتزله 84
- 5. امام صادق علیه السلام و قُصّاص 90
- 2. _ابوهاشم صوفی_ (م. 150 ه . ق) 95
- اشاره 95
- 1. _رابعه عدوّیه_ (م. 135 و به قولی 185 ه . ق) 95
- 6 . امام صادق علیه السلام، متصوفه و زهّاد 95
- 3. حسن بن صالح بن حی (م. 167 ه . ق) 108
- 4. حسن بصری (م. 110 ه . ق) 109
- 5. حکم بن عتیبه (م. 160 ه . ق) 115
- 6 . سالم بن ابی حفصه 116
- 7. سفیان ثوری (م. 161 ه . ق) 117
- اشاره 117
- الف) پاسخ امام صادق علیه السلام به اعتراض سفیان 120
- ب) جعل حدیث از امام صادق علیه السلام 122
- ج) سفیان و شخصیت امام علی علیه السلام 123
- ه ) سفیان و قیام زید 125
- د) شخصیت سیاسی سفیان ثوری 125
- 8 . طاووس بن کیسان یمانی (م. 106 ه . ق) 126
- 9. عبداللّه بن شبرمه بن طفیل (72 _ 144 ه . ق) 128
- 10. عمرو بن عبید (م. 143 ه. ق) 132
- 11. عبّاد بن کثیر بصری 138
- 14. غیلان دمشقی 141
- 12. عمر بن زرّ 141
- 13. عمرو بن ابی المقدام 141
- 15. مالک بن انس (م. 179 ه . ق) 144
- 16. ابن سیرین (م. 110 ه . ق) 153
- 17. محمد بن عبدالرحمن بن أبی لیلی (74 _ 148 ه .ق) 157
- 18. ابوحنیفه، نعمان بن ثابت (م. 150 ه . ق) 160
- 19. یحیی بن سعید انصاری (م. 143 ه . ق) 192
- فصل اول: اصول و سیاست های کلی 193
- بخش دوم:سیره سیاسی امام صادق علیه السلام 193
- اشاره 193
- 1. اصول تقیه 193
- 2. نفی مشروعیت خلافت خلفا 194
- 3. باز داشتن افراد از خدمت در دستگاه خلافت 196
- 4. باز داشتن از دوستی با بنی امیه 197
- 5. بازداشتن شیعیان از مراجعه به قضات و والیان 197
- 6. حمایت از قیام های مردمی بر ضد حکومت ستمگر 199
- 7. به کارگیری مأمورانی در دستگاه خلافت 200
- 8. وساطت امام صادق علیه السلام نزد کارگزاران اموی 201
- 10. رعایت احکام الهی 203
- 9. نهی از هم نشینی با والیان و کارگزارن حکومتی 203
- 11. معرفی منصب خلافت به عنوان تکلیفی الهی و بسیار سخت 204
- فصل دوم: سیره سیاسی امام صادق علیه السلام در عهد بنی امیه 205
- اشاره 205
- 1. قیام زید بن علی 205
- 2. امام صادق علیه السلام و زید بن علی 206
- 3. قیام زید و بزرگان اهل سنت 210
- 1. داعیان عباسی 212
- اشاره 212
- فصل سوم: سیره سیاسی امام صادق علیه السلام در دوره انتقال خلافت 212
- 2. بیعت ابواء 230
- 3. شیوه های دعوت عباسیان 233
- اشاره 242
- 4. دعوت از امام صادق علیه السلام برای پذیرفتن رهبری دعوت 242
- الف) دعوت ابوسلمه 243
- ب) دعوت ابومسلم 245
- 5. تقاضای یاران امام صادق علیه السلام برای قیام 247
- 1. سفاح 253
- اشاره 253
- فصل چهارم: سیره امام صادق علیه السلام در عهد بنی عباس 253
- اشاره 254
- 2. منصور (136 _ 158 ه . ق) 254
- ب) شکست توطئه منصور 255
- الف) آغاز اختلاف بین عباسیان و علویان 255
- ج) بررسی روایت توطئه 256
- د) کمک های مالی منصور به علویان 257
- ه ) تقاضای منصور از امام برای دیدار با او 257
- و) تصمیم بر قتل امام 258
- ز) قیام محمد بن عبدالله بن الحسن بن الحسن علیه السلام 261
- ح) دستگیری بنی الحسن علیه السلام و اندوه امام صادق علیه السلام 262
- ط) نامه امام صادق علیه السلام به عبدالله بن حسن علیه السلام 263
- ی) شرکت کنندگان در قیام 266
- ک) قیام ابرهیم بن عبدالله 269
- 3. شهادت امام 270
- بخش سوم:سیره اجتماعی امام صادق علیه السلام 272
- اشاره 272
- اصول کلی برخوردهای اجتماعی امام صادق علیه السلام 272
- اصل اول: تقیّه 272
- اصل دوم: هم نشینی با اهل سنّت 277
- اصل سوم: عدم فراخوانی عامّه به تشیّع 278
- اصل چهارم: ارتباط امام با همه گروه ها 279
- اصل پنجم: کمک های مالی به مخالفان 280
- اصل ششم: سفارش به صله ارحام 281
- اصل هفتم: سازمان دهی شیعیان در برابر دیگر فرقه ها 282
- اصل هشتم: همدردی با همه مردم (شیعه و سنی) 283
- اصل نهم: سفارش به بی تفاوتی در برابر توهین به اهل بیت علیهم السلام 284
- اصل دهم: بیان برخی واقعیت های تاریخی 284
- اصل یازدهم: توصیه به ترک اعمال تنش زا توسط اصحاب 285
- اصل دوازدهم: تلاش علمی امام بر تصحیح برخی باورهای دینی _ اجتماعی 286
- اصل سیزدهم: محافظت از جوانان در برابر انحرافات 288
- اشاره 289
- بخش چهارم:همراه با برنامه سازان 289
- فقه جعفری و عملکرد رسانه 292
- پیشنهادهای برنامه ای 294
- پرسش های کارشناسی 296
- سخن پایانی 301
- کتاب نامه 302
1. تأکید بر الهامی بودن علم امام
این ویژگی، بیش از همه مسائل دیگر مورد توجه امام صادق علیه السلام بود. پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله، رفته رفته شخصیّت والای علمی اهل بیت علیهم السلام نزد عموم فراموش شد. سیاست حاکم نیز بر محو شخصیّت علمی اهل بیت علیهم السلام که از دیگر بزرگان و علما متمایز بودند، استوار بود و می کوشید این عقیده را تثبیت و ترویج کند که اهل بیت علیهم السلام نیز همانند دیگر دانشمندان، به حضور در درس دیگران نیاز دارند و باید از راه آموختن فضیلت های علمی، خود را بارور سازند.
در عصر امام صادق علیه السلام، آن بزرگوار با این مشکل و سیاست که هیئت حاکمه از مدت ها پیش دنبال می کرد، روبه رو بود. مبارزه با این انحراف عقیدتی برای امام صادق علیه السلام بیش از دیگران اهمیّت داشت؛ زیرا آن بزرگوار، فعالیت خود را در بخش علم و به ویژه فقه متمرکز کرده بود و برای انجام این نقش، نخست باید جایگاه ویژه خود را در علوم به دیگران می فهمانید. در واقع، مهم ترین کار این بود که امام، اصل بی نیازی خود را از معارف بشری به دیگران بقبولاند و سپس دیگر مسائل را همانند فرع و نتیجه آن اصل مهم قلمداد کند. بزرگان اهل سنّت گمان می کردند امام نیز همچون آنان به حضور در مجلس درس استادان فن نیاز دارد و به ویژه در زمینه نقل روایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله که اصل و پایه علوم دینی آن عصر به شمار می آمد، به شنیدن حدیث از مشایخ حدیث نیازمند است و باید در احادیث خود، سلسله اسناد را ذکر کند. در این میان، می توان به نمونه های زیر اشاره کرد: