بر امام صادق چه گذشت؟ صفحه 147

صفحه 147

دست خویش سر و صورت امام صادق علیه السلام را معطر کرد و چهار هزار دینار هم به حضرت داد و گفت که مرکب مخصوصش را بیاورند و آن قدر نزدیک آوردند که در کنار تخت او نگاه داشتند و در آنجا امام صادق علیه السلام را سوار کردند و رفتند. [134].

روزی منصور که از راندن مگسی وامانده بود، از امام صادق علیه السلام می پرسد: ای اباعبدالله! چرا خداوند مگس را آفرید؟!

امام صادق علیه السلام فرمود: تا تکبر جباران را در هم شکند و آنان را خوار سازد. [135].

نقشه ی منصور

منصور، امام صادق علیه السلام را احضار کرد و گفت: ای جعفر! می دانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به پدر شما علی

بن ابی طالب علیه السلام فرمود:

«ای علی! اگر بیم نداشتم که گروهی از امت من درباره ی تو آن عقیده را پیدا کنند که مسیحیان راجع به عیسی پیدا کردند چیزی می گفتم که تو از هیچ رهگذری نمی گذشتی مگر آنکه خاک زیر پایت را به قصد تبرک و شفا برمی داشت.»

همچنین خود علی علیه السلام فرموده است:

«دو گروه به خاطر من هلاک و منحرف شده اند: دوستان زیاده رو و دشمنانی که بی اندازه دشمنی می ورزند.»

این سخن را بدان جهت گفت که بیزاری خود را از عقیده ی غالیان و افراط گران ابراز و آشکار کند و به جانم سوگند اگر عیسی مسیح سکوت می کرد و به آنچه مردم درباره ی او می گفتند، خشنود می شد، خدایش عذاب می فرمود و تو می دانی که درباره ی شما چه گفته می شود و چه عقاید باطل و ناروا!!! راجع به تو اظهار می شود. و امساک و خودداری تو از افشاگری و خشنودی تو بر این وضع، سبب خشم خدا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه