- مقدمه 1
- بر امام صادق علیه السلام چه گذشت 3
- امامت امام صادق 3
- امام صادق بلاواسطه از خدا نقل می کند 4
- عصر امام صادق 4
- مباحث قرآنی 6
- مباحث فقهی 6
- منکرین خدا 7
- ابوحنیفه در خدمت امام صادق 8
- فقه امام صادق 8
- علمای درباری 9
- دانشگاه امام صادق 11
- چرا امام صادق حکومت تشکیل نداد 11
- مرد خراسانی در خدمت امام صادق 14
- سدیر در خدمت امام صادق 14
- فعالیتهای سری بنی عباس 17
- فعالیتهای سری بنی عباس 17
- سوء استفاده بنی عباس 18
- ابومسلم به خراسان می رود 18
- قیام بنی عباس 19
- آغاز ضعف بنی امیه 19
- ایرانیان در خدمت بنی عباس 21
- دین در خدمت بنی عباس 21
- رهبران دعوت 23
- نفاق بنی عباس 24
- بیعت عباسیان با محمد بن عبدالله 25
- شگردهای بنی عباس 26
- شعار بنی عباس 29
- سفارش ابراهیم امام به ابومسلم خراسانی 29
- سرداران بنی عباس 30
- قیام ابومسلم خراسانی 30
- وصیت ابراهیم امام 31
- بیعت با سفاح 33
- بیعت با سفاح 33
- فرار مروان 34
- کشته شدن بنی امیه 35
- سخنرانی در مسجد کوفه 35
- انتقام گیری بنی عباس 36
- عقیده ی مردم شام 37
- نبش قبور بنی امیه 37
- اعمال بنی عباس 38
- مرگ سفاح 39
- نگرانی سفاح 39
- چگونگی کشته شدن ابومسلم 41
- چگونگی کشته شدن ابومسلم 41
- نامه ی ابومسلم به منصور 43
- جواب منصور به ابومسلم 44
- کشته شدن ابومسلم 45
- ابومسلم کیست؟ 46
- کارهای ابومسلم 46
- جنایات ابومسلم 47
- ابومسلم دوستان خود را می کشد 47
- منصور دوستان خود را به قتل می رساند 50
- دوستی منصور با منکرین خدا 50
- منصور و دوست کودکیش 51
- تشریفات کاخ منصور 51
- گفتگوی منصور با مرد عرب 53
- بخل منصور 55
- مذهب در خدمت منصور 55
- بنی عباس وارث پیامبر 56
- عقده ی منصور 58
- انتقام منصور از سادات 59
- انتقام منصور از سادات 59
- کینه ی منصور 60
- جریان بیعت منصور با محمد بن عبدالله 61
- بیعت در ابواء 62
- نامه ی ابوسلمه به امام صادق 64
- گفتگوی عبدالله محض با امام صادق 65
- نقشه ی منصور 67
- دستگیری عبدالله محض 68
- شکنجه ی زندانیان 70
- زندانی شدن عبدالله محض 71
- قیام محمد بن عبدالله 72
- قیام ابراهیم بن عبدالله 73
- چگونگی برخورد امام صادق با قیام محمد بن عبدالله 74
- حسادت بر امام صادق 80
- خروج امام صادق از مدینه 80
- گفتگوی امام صادق با پیروان محمد بن عبدالله 81
- سفارش امام صادق به شیعیان 81
- استفاده ی امام صادق از فرصت 87
- استفاده ی امام صادق علیه السلام از فرصت 87
- برنامه ی دانشگاه امام صادق 89
- سفارش امام صادق به شاگردانش 90
- انتظار فرج 92
- شاگردان امام صادق 95
- جابر جعفی 96
- ثابت بن دینار 96
- حمران بن اعین 97
- حمزه ی طیار 98
- داود بن کثیر رقی کوفی 98
- زراره بن اعین 98
- عبدالله بن سنان 99
- علی بن یقطین 100
- عبدالله بن یحیی کاهلی 100
- هشام بن حکم 102
- جابر بن حیان 103
- معنی رافضی 104
- روایات امام صادق 105
- عبدالله نجاشی در خدمت امام صادق 106
- نامه ی نجاشی به امام صادق 106
- عبدالله نجاشی در خدمت امام صادق علیه السلام 106
- جواب امام صادق به نجاشی 107
- سفارش امام صادق به نجاشی 114
- برنامه ی امام صادق 115
- زندگی خصوصی امام صادق علیه السلام 119
- زندگی خصوصی امام صادق 119
- مهمان نوازی امام صادق 120
- احسان و بخشش امام صادق 122
- عطوفت امام صادق 124
- سفارش امام صادق به شیعیان 126
- چگونگی استفاده از ثروت 129
- سفارش امام صادق نسبت به همسایه 130
- نصیحت را بپذیرید 131
- مشورت کنید 131
- دوست فراوان داشته باشید 132
- مؤمنین باید از نعمتها استفاده کنند 134
- سفارش امام صادق به مؤمن طاق 135
- بررسی وضعیت زمان 138
- بررسی وضعیت زمان 138
- نقشه های منصور 139
- علماء درباری در خدمت منصور 139
- ظلم بنی عباس 140
- تمایل بنی عباس به دنیا 140
- حرمسرای بنی عباس 142
- احضار امام صادق توسط منصور 144
- احضار امام صادق علیه السلام توسط منصور 144
- نقشه ی منصور 147
- برکات سفر امام صادق به عراق 149
- شهادت امام صادق 151
- وصیت امام صادق 152
- پاورقی 153
سپس نوبت به عباسیان رسید. آنها نیز همین نغمه را ساز کردند، خلاصه خویشاوندی نسبی با پیغمبر اسلام نقش مهمی در حکومت اسلامی بازی می کرد. مردم نیز به علت جهل و نادانی یا عدم آگاهی از محتوای اسلام، می پذیرفتند که مجرد خویشاوندی، کافی برای حقانیت در خلافت است. [35].
عقده ی منصور
ابومسلم در یکی از نامه های خود به منصور نوشت: «خداوند پس از گمنامی و حقارت و خواری، شما را بالا آورد، سپس مرا نیز با تو نجات بخشید».
منصور هم این موضوع را نزد عمویش، عبدالصمد بن علی، به صراحت باز گفته بود که ما در میان مردمی هستیم که می دانند دیروز رعیت بوده و امروز به خلافت رسیده ایم. بنابراین باید گذشته را فراموش کرد و دستگاه مجازات را به کار انداخت تا بدین وسیله هیبت خود را بر دلهایشان چیره سازیم.
ابومسلم خود چندین نهضت را که از طرف علویان برپا شده بود خنثی کرد، به قول خوارزمی، ابومسلم طرفداران علویان را در هر دشت و بیابان و زیر هر سنگ و کلوخی که
می یافت، شدیدا تعقیب می کرد.
هنگامی که ابراهیم بن هرمه در زمان منصور به مدینه وارد شد، یکی از علویان نزدش آمد. ابراهیم به او گفت: «از من دور شو، مرا مهدورالدم مکن...» [36].
در هیچ یک از این شگردها عباسیان کارایی ندیدند و جریان امور پیوسته برخلاف مصالح ایشان می رفت. بنابراین، بهتر آن دیدند که باب منطق و استدلال را برابر علویان نگشایند.