تقیه و حکم آن از دیدگاه امام صادق (ع) صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

تقیه، خودداری از اظهار عقیده و مذهب، و خود را هم مذهب دیگران نشان دادن برای حفظ جان است. و تقیه در گفتار و کردار و یا با سکوت از اظهار حق محقق می شود و به طور کل تقیه در مورد اعمال آدمی است نه در اعتقاد و باور، چون عقیده امر قلبی است که جز پروردگار متعال کسی از آن آگاهی نداشته و نمی یابد. امام صادق (علیه السلام) تقیه را جزء دین خویش و پدران معصومش قلمداد نمود، و پیروانش را ملزم به تقیه نموده و کسانی را که عمل به تقیه نمی نمودند جزء اصحاب و پیروان محسوب نمی نمود. و از مجموع 144 روایتی که مرحوم شیخ حر عاملی در وسایل الشیعه جلد 11 در بحث امر بالمعروف و نهی عن المنکر ذکر نموده 83 روایت اختصاص به بیان آن حضرت دارد.

اهمیت تقیه در بیان آن حضرت

الف: تقیه دین خداست و سوگند به خدا که تقیه «من دین الله» است. ب: تقیه دین من و دین پدران من است و کسی که تقیه نورزد دین ندارد ج: تقیه سپر مومن و حرز و پناهگاه اوست. د: تقیه جزء سنت حضرت ابراهیم خلیل الرحمن است. ه_: کسی که تقیه نورزد خیر و ایمان ندارد. و: تقیه پناهگاه محکم و سدی بین مومن و دشمنانش می باشد. ز: تارک تقیه مثل تارک نماز است.

فلسفه و حکمت تقیه در بیان آن حضرت

تقیه و تقوی از ریشه «وقی» مشتق شده که به معنی حفظ و صیانت و نگهداری است. با توجه به این که امام صادق علیه السلام معاصر با دو حکومت مروانی و عباسی بوده و 16 سال از دوران سی و چند سال امامت و 16 سال آخر عمر شریفشان را در حکومت نوپای عباسیان سپری نموده، حکومتی که باتوجه به نو پا بودن دارای مقبولیت عامه بوده و به قدری اقتدار داشته که توانسته ابومسلم خراسانی با آن همه قدرت و نفوذ که به امین آل محمد شهرت یافته بود را به راحتی از بین برده بدون این که لطمه ای به حکومت وارد شود. و منصور دومین خلیفه عباسی علاوه بر قتل ابومسلم به عموی خود عبدالله علی نیز رحم نکرده و بعد از نه سال حبس او را به قتل رسانده است و تعداد زیادی از نسل ابوطالب که از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه السلام) بودند مثل عبدالله بن حسن و بسیاری از خاندان وی را بعد از دستگیری کشته و یا در زندانها در حبس نگه داشته و بعد از دستگیری آن عده

به عنوان مخالفین حکومت در نطقی که منصور دوانیقی خطاکار ایراد نمود چنین بیان داشته است.«وقتی خداوند به فضل و حکم عادلانه میراث پیامبر را به ما عنایت کرده بود آل ابو طالب از روی حسد و ظلم بر ما تاختند که از بنی امیه ترسان ولی با ما جسور بودند. به خدا ای مردم خراسان من آن چه کردم از روی پندار و جهل نکردم از آن ها بعضی خبرهای ناخوشایند می رسید (و آنان پس از بیعت با من) بیعت شکستند و به فتنه برخاستند و بر ضد من خروج کردند خونشان روا شد» و حتی امام صادق (علیه السلام) از اذیت و آزار حکومت عباسیان مصون نبوده و چندین بار از مدینه به مقر حکومت منصور به بغداد و کوفه و حیره با اجبار و اکراه آورده شده، و سرانجام نیز با دسیسه منصور به شهادت رسیده و عرصه به قدری بر امام و یارانش تنگ بوده که در موردی فردی از شیعه که در کوچه و معبر عمومی به آن حضرت فقط سلامی عرض نموده، آن حضرت این عمل را غیر نیکو قلمداد نموده. در چنین شرایطی که بزرگان جامعه به بهانه فتنه و خروج بر حکومت به راحتی کشته و یا محبوس می شوند، افراد غیر متنفذ و معمولی وصفشان مشخص است. و لذا امام صادق (علیه السلام) حکمت تشریع تقیه را صیانت دین و حفظ مومنین بیان می کند. الف: عبدالله بن ابی یعفور از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل نموده، فرموده: در دین خدا تقوا پیشه ساخته و آن را با لباس تقیه حفظ و پوشیده نمایید

زیرا کسی که تقیه ننماید دارای ایمان نیست و همانا شما در بین مردم زمان مانند: زنبور عسل در بین پرندگانید و همان طور که اگر پرندگان می دانستند در شکم زنبور عسل چیست از آنها چیزی باقی نمی گذاشتند همچنین اگر عامه مردم بدانند که در قلبتان محبت ما اهل بیت است شما را با زبانهایشان (تا چه رسد به قدرت و شمشیر) نابود می ساختند. و در نهان و آشکار شما را تضعیف می نمودند. ب: به کارگیری تقیه برای حفظ و صیانت دین و برادران مؤمن است. ج: امام صادق (علیه السلام) در حکمت تقیه تمسک می نماید. به بیان امام حسن(علیه السلام) بعد از صلح با معاویه که عده ای در جهت سرزنش امام(علیه السلام) برآمده بودند و امام حسن در جواب فرمود: این صلح به خاطر آن بود که من و شما بتوانیم باقی بمانیم.

جهاد بودن تقیه از دیدگان آن حضرت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه