فرهنگ فرزانگی صفحه 2

صفحه 2

يا هشام! ثم وعظ أهل العقل و رغبهم في الآخرة فقال: «و ما الحياة الدنيا الا لعب و لهو و للدار الآخرة خيرللذين يتقون أفلا تعقلون» [الانعام / 32]. و قال: «و ما أوتيتم من شي‌ء فمتاع الحياة الدنيا و زينتها و ما عندالله خير و أبقي أفلا تعقلون» [القصص / 60] اي هشام! پس آن گاه خداوند، خردمندان و فرزانگان را اندرز داده و به جهان ديگر مشتاقشان كرده و فرموده است: «و زندگاني اين جهاني [چيزي] جز بازي و سرگرمي نيست، و سراي پسين [و جهان ديگر] براي آنان كه خدا را مي‌پرهيزند بهتر است؛ آيا [هيچ] خرد نمي‌ورزيد؟» و فرموده است: «و هرچه به شما داده‌اند، چيزي در زندگاني اين جهان و آرايش در اين جهان است، و آنچه نزد خداوند است نيكوتر و پاينده‌تر است، آيا [سخن] درنمي‌يابيد و خرد نمي‌ورزيد؟»

آية التخويف (آيه‌ي بيم)

يا هشام! ثم خوف الذين لا يعقلون عذابه فقال عزوجل: «ثم دمرنا الآخرين. و انكم لتمرون عليهم مصبحين. و بالليل أفلا تعقلون» [الصافات / 138،137] اي هشام! پس آن گاه خداوند، آنان را كه از عذاب الهي نمي‌انديشند بيم داده است. خداوند - آن تواناترين و باشكوه‌ترين - فرموده است: «پس، از ديگران دمار برآورديم و شما روز و شب بر آنان مي‌گذريد [مي‌بينيد و مي‌شنويد]، پس آيا خرد نمي‌ورزيد؟»

العقل و العلم (خردمندي و دانشمندي)

يا هشام! ثم بين أن العقل مع العلم فقال: «وتلك الأمثال نضربها للناس و ما يعقلها الا العالمون» [العنكبوت آية 43] اي هشام! پس آن گاه روشن كرده كه خردمندي و بينش، همراه و همپاي دانش است. فرموده است: «از اين سان براي مردمان، تمثيل مي‌آوريم و آن را تنها دانايان درمي‌يابند.»

ذم الذين لا يعقلون (نكوهش نابخردان)

يا هشام! ثم ذم الذين لا يعقلون فقال:«و اذا قيل لهم اتبعوا ما أنزل الله قالوا بل نتبع ما ألفينا عليه آباءنا أولو كان آباؤهم لا يعقلون شيئا و لا يهتدون» [البقرة / 165] و قال: «ان شر الدواب عندالله الصم البكم الذين لا يعقلون» [الانفال / 22] و قال: «و لئن سألتهم من خلق السموات و الأرض ليقولن الله قل الحمد لله بل أكثرهم لا يعلمون» [لقمان / 24] اي هشام! سپس آنان را كه [خردستيزانه] انديشه نمي‌كنند، نكوهيده است كه: «و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فروفرستاده پيروي كنيد، گويند: ما از آنچه پدرانمان را بر آن يافته‌ايم پيروي مي‌كنيم، آيا [اين سخن درستي است] اگر پدرانشان نه چيزي درمي‌يافتند و نه راه راست مي‌شناختند؟» و فرموده است: «بدترين همه‌ي جنبندگان و جانوران، نزد خداوند، آن كرانند [كه حق نشنوند] و آن گنگانند [كه حق را پاسخ ندهند] آنان كه خرد نمي‌ورزند.» و [نيز] فرموده است: «و اگر از آنان بپرسي كه آسمانها و زمين را چه كس آفريد، گويند: خداوند. بگو: حمد و ستايش خداوند را سزد، اما بيشتر آنان نادانند.»

ذم الكثرة (نكوهش بيشترينه)

ثم ذم الكثرة فقال: «و ان تطع أكثر من في الأرض يضلوك عن سبيل الله» [الانعام / 116] و قال: «و لكن أكثرهم لا يعلمون» [الانعام / 37] و أكثرهم لا يشعرون. اي هشام! سپس خداوند بيشترينه‌ي مردمان را نكوهيده و فرموده است: «و اگر بيشترينه‌ي مردمان را اطاعت كني، تو را از راه راست گمراه مي‌كنند.» و فرموده است: «و اما بيشتر آنان نمي‌دانند [و درنمي‌يابند].»

مدح القلة (ستايش كمترينه)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه