- تقديم به 1
- متن تأئيديه حضرت آيةاللّه محمد يزدي 2
- متن تائيديه حضرت آيةاللّه مرتضي مقتدايي 3
- متنتأييديه حضرت آيةاللّهسيدعلياصغردستغيبنماينده محترمخبرگانرهبريدراستانفارس 4
- مقدمه ناشر 5
- مقـدمـه مـؤلـف 7
- فصل اوّل:امـرهاي خـدا 10
- 1 ـ امر به واجب بودن لباس ظاهري و باطني و مباح بودن زينت 11
- اوامر تشريع شده در اول خلقت انسان 11
- 2 ـ امـــر بــه زينـــت نيكــو براي نمـــاز 13
- 3 ـ مجوز الهي خوردن و نوشيدن و تحريـم اسراف 14
- 4 ـ امر به استفاده از زينتهاي الهي 15
- 5 ـ امر به استفاده از رزقهاي پاكيزه الهي 16
- 6 ـ امــر به قســط و عبــادت خالصانــه 18
- قسمت دوم : تكاليـــف و احكـام فرعــي ديــن 21
- تكاليـــف و احكـام فرعــي ديــن 21
- 1 ـ امــر بــه اخــلاص در پـرستــــش 22
- 3 ـ امر بـه واجب بودن احترام پدر و مادر 23
- 2 ـ امر به احسان والدين 23
- 4 ـ امر به تواضع نسبت به والدين و دعا در حقآنان 24
- 5 ـ امر به اداي حقوق واجب و نهي از اسراف و تبذير 26
- 6 ـ امر به ملاطفت و بيان نرم با ارحام و فقيران فاميل 27
- 7 ـ امر به صحت عمل در خريد و فروش 28
- امر به انجام عبادات و اجراي احكام 29
- قسمــت سوم: سايــر اوامــر الهي 29
- امـر به جهاد خالص: رعايــت حق جهــاد 30
- امر به انجام واجبات عبادي و مالي و اعتصام به خدا 31
- امــر به توبـه نصـوح 31
- امر به استفاده از تمام خوردنيهاي حلال و طيّب روي زمين 32
- هشدار از خطوات شيطان در رزقهاي طيّب 33
- 1 ـ نهي از فريب شيطان 36
- نواهي تشريع شده در اول خلقت انسان 36
- فصل دوّم:نهيهاي خـدا 36
- 2 ـ نهي از فحشــاء 39
- تحريمهاي الهي در اول خلقت انسان 40
- محـرمات مشترك در همه اديان 41
- قسمت دوم: تكاليـــف و احكام فرعــي ديـن 47
- تكاليـــف و احكام فرعــي ديـن 47
- 1 ـ نـهـي از افـراط و تـفـريط در انفـاق 47
- 2 ـ نهي شديداز فرزندكشي بخاطر ترساز فقر و خواري 48
- 3 ـ نهي شديــد از نزديك شدن بـــه عمـل زشـــت زنـا 49
- 4 ـ نـهـــي از قـتـــــل نـفـــــس 50
- 5 ـ نهي از تجاوز بـه مـال يـتيـم 51
- 6 ـ نهي از متابعت بدون علم 52
- 7 ـ نهي از تكبر و خوشحالي زياد بـراي باطل 53
- قـسمـت ســوم: ســـايــــر نـواهـي الــهـي 55
- نهـي از دشنـام دادن به مقـدسـات ديني ديگران 55
- نهي شديد از اشاعه فحشا 56
- نهي شديد از افترا زدن به زنان شوهردار عفيف مؤمن غافل 57
- نهـــي از كــم فروشي و فساد در معــامــلات 58
- نهــي از تصـرف بـاطــل در امــوال 60
- نهـــي از رشوه دادن و رشـوه گرفتن 61
- نهي از باب كردن حلال و حرام بدون وحي 62
- نهيشديدازحرامكردنحلالخدا 63
- بدعت رهبانيت مسيحي 66
- شرط جهالــت در ارتكــاب محرمات 68
- فصل سوّم:تحريمهاي الهـي 70
- قُــلْ فيْهِمــآ اِثْــمٌ كَبيرٌ 71
- تحريم چهـار مرحلهاي شراب 72
- تحـريم قطعي شراب 73
- ترتيب آيات تحريم تدريجي شراب و شرابخواري 74
- روايـــات وارده در تـحـريـم شــراب 76
- شرح آخرين حكـم تحريم شراب، قمار، انصاب و ازلام 78
- دستور نهايي منع كامل شرابخواري 86
- تكليف شرابخواريهاي قبل از تحريم 88
- زمان تحريــم شــراب 90
- تحريــم شـــراب در همـــه اديـــان 91
- روايات مربوط به تحريم شراب و قمار 92
- تـحـــريــم زنـــا 93
- گفتاري پيرامون حرمت زنا 94
- روايــات وارده در شنــاعـت زنــا 98
- تشريــــع تحريــــم ربــا 99
- تحريم ربا و ربا خواري در قرآن 99
- تشديد تحريم ربا 100
- تقـابـل ربـا بـا انفـاق و صـدقـه 103
- عبرت تاريخ درباره تسلط رباخواران و دوستي با دشمنان اسلام 104
- شديدترين لحن خدا عليه ربا خواران 104
- مخبّط شدن ربا خواران بوسيله مَسِّ شيطان 105
- وضع مغزي و تفكرات انسان مخبّط 106
- توجيه مغز مخبّط رباخوار درباره همساني تجارت و ربا 108
- وَ اَحَـلَّ اللّـهُ الْبَيْـعَ وَ حَـرَّمَ الـرِّبـا! 109
- تكليف گناه رباخواري و همه گناهان قبل از توبـه 110
- افزايش مال بوسيله صدقات و نقصان آن بوسيله ربا 111
- از طلب ربا آنچه نزد بدهكاران مانده صرفنظر كنيد! 115
- اگـر ربـاخـواري را بـس نكنيـد به خـدا و رسـولش اعـلان جنـگ دادهايــد! 116
- اثبات مالكيت رباخوار بعد از توبه بر اصل مال، بدون بهره 117
- دستور تمديد زمان بازپرداخت قرض فقرا تا زمان تمكن آنها 117
- روايات وارده در زمينه رباخواري 118
- خوردنيهاي حلال و حرام 119
- حلّيّــت تمـــام رزقهـــاي پـاكيــــزه خــدا 119
- مجـوز خوردن گوشت چارپايان بزرگسال و خردسال 120
- مــوارد استثنــا در غذاهــا و تحريـــم آنهـا 121
- تحريـم خوردنيهـاي چهارگانه 121
- شرايط اضطرار، و مجوز استفاده محدود از غذاهاي حرام 122
- برداشته شدن حكم حرمت، به عنوان حكم ثانوي 123
- حلال شدن غذاي اهل كتاب و شرايط و دلايل آن 125
- گوشتهاي حلال و حرام، و شرايط حرام شدن گوشت 127
- حرمتخونوسهنوعگوشت،انواعمرداروكشتار حرام (309) 129
- گوشت ميتــه، و شرايــط مردار شـدن حيوان 130
- حرامشدن گوشت بهدليل ذبح در روي نُصُب و تقسيم باازلام 132
- روايـــات وارده در زمينـــه انـــواع گــوشتهـاي حـرام 133
- ضابطه عام حلال بودن طيّبات و پاكيزهها 134
- ضوابط و شرايط خاص براي حلالشدن گوشت شكار 135
- روايتي درباره شكار با سگ و ساير شكاريها 136
- ذبــح شرعـــي، و شرايـــط آن 137
- عواملطبيعي و فكري مؤثر در تغذيه انسانها از گوشت 140
- فلسفه قوانين الهي در مورد ذبح حيوان و خوردن گوشت 140
- روايات وارده در زمينه ذبح چهارپايان 140
- عقـائد امتها در مورد خوردن گوشت 141
- تقابل ذبح و عاطفه، و فلسفه تجويز ذبح در قانون الهي 143
- چرا اسلام حلّيّت گوشت را مبني بر تذكيه كرده؟ 146
- تفسيري از امام صادق عليهالسلام در فلسفه محرمات الهي 146
- نفي احكام ساختگي زمان جاهليت درباره حيوانات (359) 148
- ميــــــــــوه و زرع 149
- جواز خوردن ميوه و زرع 149
- دادن حق فقرا در زمان برداشت محصول 150
- مجـوز خوردن ميـوهها 150
- روايات وارده در زمينه حق فقرا در ميوه و زرع 151
« اِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ اَمْوالَ الْيَتامي ظُلْما اِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» (10 / نساء) و اگر به جاي نهي از خوردن آن از نزديك شدن به آن نهي كرد براي اين بود كه شدت حرمت آن را بفهماند، و معناي جمله « اِلاّ بِـالَّتي هِيَ اَحْسَنُ» اين استكه در صورتيكه تصرف در ماليتيم بهنحويباشدكه از تصرف نكردن بهتر باشد بهاين معنا كه تصرف در آن به مصلحت يتيم و باعث زياد شدن مــال باشــد عيب ندارد و حرام نيست، و بلوغ «اَشُدَّ» در جملــه «حَتّي يَبْلُغَ اَشُدَّهُ» اوان و آغاز اين بلوغ و رشد است كه دراين هنگام حكم يتيمي ازيتيم برداشته ميشود، و ديگر به او يتيم نميگويند.
6 ـ نهي از متابعت بدون علم
«وَ لا تَقْــفُ مــا لَيْــسَ لَــكَ بِــه عِلْــمٌ اِنَّ السَّمْــعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ كُلُّ
تكاليف و احكام فرعي دين (115)
اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»
«دنبــال چيــزي را كه بدان علم نداري مگير كه گوش و چشم و دل درباره همه اينهــا روزي مـــــورد بــازخــواســت قــرار خواهـــد گرفـــت».(36 / اسراء)
اين آيه از پيروي و متابعت هر چيزي كه بدان علم و يقين نداريم نهي ميكند، و چون مطلق و بدون قيد و شرط است پيروي اعتقاد غير علمي و همچنين عمل غير علمي را شامل گشته و معنايش چنين ميشود: به چيزي كه علم به صحت آن نداري معتقد مشو، و چيزي را كه نميداني مگو، و كاري را كه علم بدان نداري مكن، زيرا همــه اينهــا پيروي از غير علم است، پيــروي نكـردن از چيزي كــه بدان علــم نداريــم و همچنيــن پيــروي از علم در حقيقــت حكمـــي است كه فطــرت خود بشر آن را امضـاء ميكنــد.
(116) امرها ، نهيها و تحريمهاي خدا
آري انسان فطرتادر مسير زندگيش - در اعتقاد و عملش - جز رسيدن به واقع و متن خارج، هدفي ندارد، او مي خواهد اعتقاد و علمي داشته باشد كه بتواند قاطعانه بگويد واقع و حقيقت همين است و بس، و اين تنها با پيروي از علم محقق ميشود، گمان و شك و وهم چنين خاصيتي ندارد، به مظنون و مشكوك و موهوم نميتوان گفت كه عين واقع است.
انساني كه سلامت فطرت را از دست نداده و در اعتقاد خود پيرو آن چيزي است كه آن را حق و واقع درخارج مييابد، و در عملش هم آن عملي را ميكند كه خود را در تشخيص آن محق و مصيب ميبيند، چيزي كه هست در آنچه كه خودش قادر بر تحصيل علم هست علم خود را پيروي ميكند، و در آنچه كه خود قادر نيست مانند پارهاي از فروع اعتقادي نسبت به بعضي از مردم و غالب مسائل عملي نسبت به غالب