امام ششم جعفر بن محمد الصادق (ع) صفحه 1

صفحه 1

نگاهی به زندگی امام ششم

امام ششم جعفر بن محمد (صادق) بزرگترین پسر امام محمد باقر (ع) در روز هفدهم ربیع الاول سال 83 ه_ [1] و به قولی 80 [2] در مدینه منوره دیده به جهان گشود و در ماه شوال سال 148 در سن 65 یا 68 سالگی طبق روایات شیعه به تحریک منصور خلیفه عباسی مسموم و شهید گردید و در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد و عمویش امام حسن مجتبی (ع) به خاک سپرده شد و مدت امامت آن حضرت (34) سال بوده است [3] . مادر ما جده اش ام فروه فاطمه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است [4] صادق آل محمد (ص) شاهد جد بزرگ مادری خود، قاسم بن محمد بن ابوبکر بود که در مدینه او را یکی از فاضلترین و محترمترین محدثین زمان خود می دانستند [5] . امام صادق (ع) دوران نوجوانی (12_ 15) خود را تحت ارشاد و تربیت پدر بزرگش امام زین العابدین گذراند او در این مدت حساس از عمر خود، چشمان جد بزرگوار خود را حراست می کرد چشمانی که اشک حسرت و خون در اثر دردهای گذشته آن را همیشه تر نگاه داشته بود. او با چشم خود می دید که چگونه پدر بزرگوارش به نماز و عبادت و خیرات عشق می ورزید و از سیاست بازی کناره می گرفت، و دوران کودکی آن حضرت، مقارن اوج گیری قدرت امویان و ایجاد اختناق و خفقان وحشتناک در میان مسلمانان بود. با رحلت امام زین العابدین (ع) جعفر صادق (ع) وارد عنفوان جوانی شد و حدود نوزده

سال از عمرش زیر سایه ی پدر امام باقر (ع) سپری گشت و در طول این مدت او نه تنها شاهد تلاشهای پدر در تثبیت امامت بود، بلکه حتی به عنوان بزرگترین پسر خانواده، در همه این فعالیتها شرکت فعال داشت چون پدرش رحلت کرد، امام صادق (ع) سی و یک ساله بود تقدیر الهی چنین بود که او سی و چهار سال زعامت و سرپرستی شیعیان را در دست داشته باشد و دوران امامت او طولانی تر از هر امام دیگری است، آن حضرت در مدت عمر خود با شش زمامدار خودکامه اموی و عباسی معاصر بوده و خلفائی که بین تاریخ ولادت و وفات آن حضرت، بودند، به این شرح است: 1_ هشام بن عبدالملک، 2_ ولید بن یزید بن عبدالملک، 3_ یزید بن عبدالملک معروف به ناقص، 4_ ابراهیم بن محمد، ملقب به «حمار» (از بنی امیه)، 5_ سفاح، 6_ منصور (عباسی)، و پس از ده سال از خلافت منصور عباسی به درود حیات گفت. در عهد امامت امام ششم در اثر انقلابات مردمی کشورهای اسلامی و خصوصاً انقلاب عظیمی که سیاه جامگان خراسان برای براندازی رژیم بنی امیه کرده بودند، جنگهای خونینی که منجر به سقوط رژیم و انقراض بنی امیه گردید و زمینه مناسبی که امام باقر (ع) در بیست سال زمان امامت خود با نشر حقایق اسلامی و معارف اهل بیت (ع) مهیا کرده بود، برای امام صادق (ع) امکانات بیشتر و محیط مناسبی برای نشر تعالیم دینی پیدا شد زیرا از یکسو در اثر انتشار احادیث امام باقر (ع) و تبلیغات شاگردان مکتب وی، مردم به نیازمندی خود

به معارف اسلامی و علوم اهل بیت بیشتر پی برده و برای اخذ حدیث تشنه تر بودند. و از طرف دیگر سلطنت اموی منقرض و سلطنت عباسی هنوز استقرار کامل پیدا نکرده بود، به خصوص بنی عباس برای پیشرفت مقاصد خود و برانداختن بنیاد حکومت اموری مظلومیت اهل بیت و خون شهیدان کربلا را دستاویز کرده بودند و به اهل بیت روی خوش نشان می دادند. به این جهت محیط مناسبی برای امام صادق (ع) فراهم گردیده بود که این فرصت به دست امامان دیگر نیفتاده بود. آری امام صادق (ع) تا اواخر دوران امامت خود که مصادف با سقوط خلافت هزار ماهه ی بنی امیه و روی کار آمدن بنی عباس بود، از فرصت استفاده نموده و به نشر تعالیم دینی پرداخت و شخصیت های علمی بسیاری در فنون مختلف تربیت نمود و چنانکه معروف است، از مجلس درس و حوزه تعلیم امام ششم چهار هزار نفر محدث و دانشمند بیرون آمده است [6] . احادیثی که از صادقین یعنی امام باقر و امام صادق علیهما السلام مأثور است از مجموع احادیثی که از پیامبر اکرم (ص) و ده امام دیگر ضبط شده است، بیشتر است [7] لذا اخبار شیعه امامیه غالباً به امام باقر و امام صادق به ویژه حضرت صادق (ع) منتهی می شود، اصول اربعماه (چهار صد گانه) امامیه بیشتر از حضرت صادق مروی است، بنا به گفته مرحوم شیخ مفید علمای امامیه از زمان حضرت علی بن ابیطالب تا عهد امام یازدهم چهارصد کتاب تألیف کرده بودند که آنها را اصول می خواندند زیرا اصل در اصطلاح علمای حدیث، مجرد

کلام ائمه معصومین است. امام صادق (ع) به شاگردان خود دستور داده بود، درسهای او را بنویسند و نوشته ها و کتابهای خود را حفظ کنند که در آینده به آن نیاز پیدا می کنند. «احتفظوا بکتبکم فانکم سوف تحتاجون الیها» [8] . مفضل می گوید امام صادق (ع) به من فرمود «اکتب و بث علمک فی اخوانک فان مت فاورث کتبک بنیک فانه یأتی علی الناس زمان هرج لایأسون فیه الا بکتبهم [9] بنویس و علمت را در میان دوستانت منتشر ساز و چون مرگ تو فرا رسد آنها را به پسرانت ارث بگذار زیرا برای مردم زمان فتنه و آشوب می رسد که در آن هنگام جز با کتاب انس نگیرند. یعنی این کتابها یگانه مرجع علمی و دینی مسلمانان خواهد شد و لذا شاگردان آن حضرت با خود دوات و قلم می آوردند و در مجلس درس هرچه می شنیدند می نوشتند. او در تمام ساعات زندگی خود به جز ساعات استراحت، در نهان و آشکار در همه جا می آموخت و گنجینه دانش بی پایان خود را در دسترس همگان قرار داده بود. مرحوم مفید درباره امام صادق (ع)می نویسد. «حضرت صادق جعفر بن محمد بن علی بن الحسین (ع) از میان برادران خویش جانشین حضرت امام باقر (ع) و وصی آن حضرت بود که پس از او به امر امامت قیام نمود و در فضل و دانش سرآمد همه برادران گشت و از همه آنان نام آورتر و در قدر و منزلت بالاتر و در میان شیعه و سنی مقامش ارجمندتر بود و به اندازه ای مردم از علوم آن

حضرت نقل کرده اند که سخنانش توشه راه کاروانیان و مسافران و نام نامیش در هر شهر و دیار زبانزد مردمان گشته، و از هیچ یک از این خاندان علماء و دانشمندان بدان اندازه که از آن حضرت حدیث نقل کرده از دیگری نقل نکرده اند و هیچ یک از اهل آثار و ناقلان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره بردند از دیگران استفاده نکردند، زیرا اصحاب حدیث که نام راویان ثقات آن بزرگوار را جمع کرده اند با اختلاف در عقیده و گفتار شماره آنان به چهار هزار نفر می رسد. [10] . یعقوبی در تاریخ خود، امام جعفر صادق را به عنوان محترمترین و معتبرترین شخصیتهای زمان تصویر می نماید و می گوید که: «وکان افضل الناس و اعلمهم بدین الله و کان من اهل العلم الذین سمعوا منه، اذا رووا عنه قالوا اخبرنا العالم» [11] . و از همه مردم برتر و بدین خدا داناتر بود، و دانشمندان زمان معمولاً وقتی سخنی را از آن حضرت روایت می کردند، اظهار می داشتند که عالم بما خبر داد. فقیه معروف مدینه مالک بن انس امام صادق (ع) را به عنوان محترمترین و معتبرترین شخصیتهای زمان تصویر می کند و از او به صورت کسی که با فضل تر از او کسی ندیده است، یاد می کند آنجا که می گوید: «فما کنت اراه الا علی احدی ثلاث خصال امامصل، و اما صائم و اما یقراء القرآن [12] «ما رات عین ولا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفر بن محمد الصادق علما و عباده و ورعا» [13]

ما او را نمی دیدیم مگر در یکی از سه حال: یا در حال نماز بود و یا در حال روزه و یا اینکه مشغول قرائت قرآن بود، چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به قلب بشری خطور نکرده بود کسی را که افضل از جعفر بن محمد صادق (ع) از نظر علم و عبادت و تقوا باشد. نقل می شود که وقتی احادیثی از امام صادق (ع) نقل می کند، گفته است «موثق ترین و معتبرترین مردم جعفر بن محمد به من فرمود« [14] . ابوحنیفه آن امام را بدین گونه وصف کرده است: «از جعفر بن محمد فقیه تر بر روی زمین ندیدم» [15] . ابونعیم از عمروبن مقداد این سخن را نقل کرده است: «هرگاه به جعفر بن محمد (ص) می نگریستم یقین پیدا می کردم که او از نسل پیغمبران است» کنت اذا نظرت الی جعفر بن محمد علمت انه من سلاله النبیین (ع) [16] . ابن ابی العوجاء می گوید: «ما هذا ببشرو ان کان فی الدنیا روحانی یتجسد اذا شاء، و یتروح اذا شاء فهو هذا و اشار الی الصادق (ع)» [17] . این مرد (امام صادق (ع)) بشر نیست و لو اینکه در دنیا دیده می شود او روحانی است و هر وقت بخواهد دارای جسد خواهد شد و اگر خواست مبدل به روح میگردد. شهرستانی درباره آن حضرت می گوید: «و هو ذو علم عزیز فی الدین و ادب کامل فی الحکمه، و زهد بالغ الدنیا و ورع تام عن الشهوات...» دانش و آگاهی او در فرهنگ و مذهب فوق العاده زیاد بود، او اطلاعات کاملی از

مسائل حکمت داشت، از پرهیزگاری عظیمی برخوردار بود و کاملاً از شهوات و هوسرانیها پرهیز داشت او مدت زیادی در مدینه اقامت گزید و به شیعه که از او پیروی می کردند، بهره زیادی رساند و دوستانش را از سرچشمه علوم غیبی بهره مند ساخت پس از آن به عراق رهسپار گردید و مدتی در آنجا اقامت داشت و با هیچ کس در امر امامت و خلافت به نزاع برنخاست، آری آن کس که در دریای معرفت فرو رفته باشد هرگز در نهری طمع نمی بندد و کسی که به بالاترین قله حقیقت رسیده است، بیمی از فرو افتادن ندارد. شاهین همت تو که عنقا شکار کرد کی کبک بال بسته به صید اعتبار کرد او از جانب پدر به شجره نبوت متصل بود و از جانب مادر به ابوبکر نسبت داشت [18] . محمد بن طلحه شافعی از علمای بزرگ عامه درباره ی امام صادق (ع) می گوید: «جعفربن محمد (ع) از بزرگان اهل بیت و سادات آنها بود، دانشهای بسیار و عباداتی بی شمار داشت، غالب اوقاتش را ذکر خدا اشغال کرده بود، زهدی آشکار داشت، قرآن را زیاد تلاوت می کرد، معانی شریف و جواهر گرانبهائی از دریای بیکران قرآن استخراج می فرمود، مقاصد شگفت کتاب خدا را استنباط می نمود، اوقات خود را تقسیم کرده بود و در هر ساعتی خود را به قسمی از طاعات مشغول می داشت، دیدارش یادآور آخرت بود و گفتارش انسان را از دنیا اعراض می داد خلاصه اقتدای به هدایت او موجب دخول در بهشت است. گروهی از بزرگان دین و پیشوایان اسلام از علوم

او استفاده نمودند مانند «یحیی بن سعید انصاری» «ابن جریح، مالک بن انس، سفیان ثوری» ابن عیینه، شعبه و ایوب سجستانی که اقتباس از دانش او را برای خود شرافت و منقبت می شمردند [19] . ابن خلکان می نویسد: امام صادق (ع) یکی از ائمه اثنا عشر در مذهب امامیه و از سادات اهل بیت رسالت بود و از آن جهت به او «صادق (ع)» می گفتند که هرچه می گفت درست بود و فضیلت او مشهورتر از آن است که گفته شود و جابر بن حیان که از شاگردان او بود کتابی تألیف کرده است، مشتمل بر هزار ورق و پانصد رساله و این رساله ها نامه هائی است که جعفر بن محمد (ع) انشاء نموده است [20] . شبلنجی، در «نورالانصار» می نویسد: «مناقب او (امام صادق (ع)) زیاد است و نمی شود آنها را شماره کرد و در انواع مناقب او مردم با هوش و نویسندگان زبردست متحیر می مانند» [21] . «ابن قتیبه» در کتاب «ادیب الکاتب» می نویسد: «(کتاب الجفر) کتابی است که جعفر بن محمد (ع) گفته و آنچه مورد احتیاج بشر تا روز قیامت است، در آن نوشته شده.» ابو العلاء معری به همین اشاره کرده و گفته است: لقد عجبوا لال البیت لما اتاهم علمهم فی جلد جفر فمرآت المنجم و هی صغری تریه کل عامره و فقر [22] . یعنی: از اهل بیت رسالت تعجب می کنند که علوم آنها را در پوست بز غاله ای آورده است درحالی که آئینه منجم با آن کوچکی هر آبادی و خرابی را نشان می دهد «عبدالرحمن الحنفی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه