امام صادق (ع) از دیدگاه مذاهب اهل سنت صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

شخصیت امام صادق (علیه السلام) همچون اجداد بزرگوارش تنها متعلق به شیعه نیست، بلکه مربوط به کل جهان اسلام و بلکه بشریت است. هر چند خاورشناسان غیر مسلمان به مطالعه ابعاد مختلف زندگی و شخصیت این امام بزرگوار پرداخته اند، لیکن با کمال تأسف، امام را تنها از زاویه دید محدود مادی نگریسته اند، و کتاب «مغز متفکر جهان اسلام» ثمره همین شناخت های ناقص و بررسی های سطحی و مادی است که «مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ» نشر داده است و چون نتوانسته اند امام و شخصیت ملکوتی او را بشناسند، و از طرفی نتوانسته اند آن همه معارف و دانشهای امام را منکر شوند، دچار لغزش های غیر قابل گذشت شده اند و او را شاگرد مع الواسطه «بطلمیوس» معرفی کرده اند. اینک، نظراتی که از دانشمندان و پیشوایان مذاهب اسلامی درباره شخصیت بی مثال ششمین پیشوای معصوم شیعه، امام به حق ناطق حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می آوریم، باید توجه داشت که این دیدگاه ها منهای اعتقاد به مقام امامت و عصمت آن حضرت ابراز شده است. و از همین رهگذر ناقص بوده و این تعبیرات نمی تواند آن طور که شایسته است سیمای بلند و ملکوتی این امام همام را ترسیم کند، و گویای ابعاد وجودی و شخصیت معنوی حضرت امام صادق (علیه السلام) باشند.

شاگردانی که خود پیشوا شدند

نویسنده ی توانا آقای عبدالحلیم جندی، مشاور رئیس جمهوری مصر، که از عالمان دیانت و سیاست است. تحت عنوان «شاگردانی که خود پیشوا شدند» آورده است که: ابو حنیفه و مالک، هر دو در خدمت امام صادق (علیه السلام) تلمذ کرده و چه در

فقه و چه در سیر و سلوک، آن دو تحت تأثیر آن حضرت بوده اند. مالک بن انس استاد شافعی بوده و احمد بن حنبل، مدت ده سال در محضر او کسب علم و دانش کرده است. اینان پیشوایان چهارگانه اهل سنت اند که مستقیم یا غیر مستقیم از شاگردان امام صادق (علیه السلام) بوده اند. جندی، در جای دیگر از کتابش می افزاید: «اگر برای مالک افتخار است که بزرگترین شافعی بوده و یا برای شافعی افتخار است که از بزرگترین اساتید حنبل بوده است، و یا اینکه برای هر دو استاد افتخار است که در نزد این دو استاد تلمذ نمایند، اما شاگردی نزد امام صادق (علیه السلام) افتخاری است که مذاهب چهار گانه اهل سنت، همه در آن شریکند. بزرگواری امام صادق (علیه السلام) فزونی و کاستی نداشت، امام (علیه السلام) علم و دانش جدش (صلی الله علیه وآله) را به همه مردم منتقل می ساخت، امامت مقام و مرتبه او بود و شاگردی پیشوایان اهل سنت در نزد او، آراستگی آنان به سبب نزدیکی با چنین شخصیتی والا بوده است. علاوه، محدثان بزرگ دیگری مانند سفیان ثوری که در ورع و سنن و فقه پیشوای زمان در همه عراق بود و در برخورد با خلیفه وقت موضعی استوار داشت، و همچنین بزرگانی مانند عمرو بن عبید که فرقه معتزله را به وجود آورد و محمد بن عبد الرحمان و ابن ابی لیلی همتای ابو حنیفه و سفیان بن عیینه و رجال بزرگ دیگر فقه و حدیث اهل سنت، نیز در محضر آن حضرت تلمذ کردند. چنانکه ابن ابی الحدید معتزلی می

نویسد: فقه مذاهب اربعه اهل سنت به فقه الصادق (علیه السلام) برمی گردد. مالک بن انس می گوید: «و لقد کنت آتی جعفر بن محمد (علیه السلام) و کان کثیر المزاح و التبسم، فاذا ذکر عنده النبی (صلی الله علیه وآله) اخضر و اصفر و لقد اختلفت الیه زماناً و ماکنت اراه الا علی ثلاث خصال: اما مصلیاً و اما صائماً و اما یقرء القرآن، و ما رأیته قط یحدث عن رسول الله (صلی الله علیه وآله) الا علی الطهاره و لایتکلم فی ما لا یعنیه و کان من العلما الزهاد الذین یخشون الله، و ما رأیت الا یخرج الوساده تحته و یجعلها تحتی» مدتی خدمت جعفر بن محمد (علیه السلام) مشرف می شدم او مزاح می کرد و لبخند بسیار بر لب داشت، هرگاه نام پیامبر (صلی الله علیه وآله) نزدش برده می شد چهره اش تغییر می کرد، ابتدا به سبزی و سپس به زردی می گرائید، در مدتی که به خانه آن حضرت رفت و آمد داشتم، او را دارای سه ویژگی یافتم، یا در حال نماز بود، و یا روزه دار بود و یا قرآن تلاوت می کرد، و هرگز بدون وضو از حضرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نقل حدیث نمی فرمود، و سخنی به گزاف نمی گفت، وی از علما و پرستشگران زاهدی بود که از خدای خویش بیم داشت و هرگاه به دیدارش می رفتم زیرانداز (یا بالش) خود را اختصاص به من می داد. مالک در جای دیگر می افزاید: «یک سال با حضرت صادق (علیه السلام) حج به جای آوردم هنگامی که سوار بر

مرکب برای احرام مهیا شد هر چه خواست لبیک بگوید: صدا در گلویش قطع شد و نزدیک بود از مرکبش به زیر افتد، بدو گفتم: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) ناگزیر باید لبیک بگویی». فرمود: «چگونه جرأت می کنم لبیک بگویم می ترسم خدای عزوجل بفرماید: لا لبیک و لا سعدیک» و خود مالک نیز هرگاه نام پیامبر (صلی الله علیه وآله) را می برد رنگش به زردی می گرایید و آنگاه که حاضرین جلسه اش سبب آن را سؤال می کردند می گفت: اگر آن چه را که من دیده ام شما هم دیده بودید شما هم تصدیق می کردید و آنگاه، احوالات امام صادق (علیه السلام) را برایشان نقل می کرد. آری مالک در بیان دیگر چنین می گوید: «ما رأیت عین و لا سمعت اذن، و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفر بن محمد (علیه السلام) علماً و عباده و ورعاً.» هیچ چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به دلی خطور نکرده که کسی با فضیلت تر از امام صادق (علیه السلام) از نظر علم و عبادت و ورع و تقوا باشد.

ابوحنیفه و عظمت علمی امام صادق (ع)

«ابوحنیفه» نعمان بن ثابت زوطی، پیشوای مشهور فرقه حنفی، آنگاه که سر تسلیم در پیشگاه عظمت علمی امام صادق (علیه السلام) فرود می آورد می گوید: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد (علیه السلام) و انه اعلم الامه» یعنی کسی را داناتر و فقیه تر از جعفر بن محمد (علیه السلام) ندیده ام، و او به طور مسلم اعلم امت اسلامی است. و این نیز گفته او است چنانکه آلوسی در «مختصر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه