مقدمه
نقطه عطف زندگی امام صادق (ع)، مقام شامخ و جایگاه رفیع علمی وی میباشد و آن حضرت بیشتر با این ویژگی شناخته میشود. تأثیرگذاری وی در فقه و معارف شیعی به گونهای است که مذهب شیعیان دوازده امامی به «مذهب جعفری» معروف شده است. یکی از ابعاد علمی امام صادق (ع)، در برخورد با غلوّ و غالیان ظهور میکند. وی همواره میکوشید از راههای گوناگون با انحرافات فکری و کژ رویهای عقیدتی مبارزه کند. از این رو مبارزه علمی با غلوّ و غالیان، فصل مهمی از زندگی وی را تشکیل میدهد. به دلیل اهمیت این موضوع که امروزه نیز یکی از مشکلات و آسیبهای جدّی جامعه ماست، این بعد علمی امام را مد نظر قرار دادهایم و امیدواریم که پژوهشگران ارجمند زوایای دیگری از بعد علمی آن بزرگوار را بشکافند و بنمایانند.
تولد و امامت
امام صادق (ع) در هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری در مدینه چشم به جهان گشود و در سن 65 سالگی در سال 148 هجری دیده از جهان فرو بست و در قبرستان «بقیع» در کنار مرقد پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد. امام صادق (ع) در سال 114 هجری به امامت رسید. دوران امامت او مصادف بود با اواخر حکومت امویان در سال 132 هجری و اوایل حکومت عباسیان. به همین دلیل با بعضی از حکمرانان امویان و عباسیان، معاصر بود. آن حضرت از میان خلفای اموی با افراد زیر معاصر بود: 1 - هشام بن عبدالملک (105 - 125 ه. ق)؛ 2 - ولید بن یزید بن عبدالملک (125 - 126 ه. ق)؛ 3 - یزید بن ولید بن عبدالملک (126 ه. ق)؛ 4 - ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (70 روز از سال 126 ه. ق)؛ 5 - مروان بن محمد مشهور به مروان حمار (126 - 132 ه. ق). از میان خلفای عباسی نیز با عبدالله بن محمد مشهور به سفاح (132 - 137 ه. ق) و ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی (137 - 158 ه. ق) هم دوره بود. [1] .
جایگاه علمی
درباره عظمت علمی امام صادق (ع) همین بس که دانشمندان تشیّع و تسنّن جایگاه علمی او را قبول داشتند و در برابر آن سر تعظیم فرود میآوردند و برتری علمی او را میستودند. [2] . «ابوحنیفه»، پیشوای فرقه حنفی میگوید: من دانشمندتر از جعفر بن محمد ندیدهام. [3] . مالک، پیشوای فرقه مالکی میگوید: در علم و عبادت و پرهیزگاری، برتر از جعفر بن محمد هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است. شیخ مفید مینویسد: به قدری علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن همه جا پخش شده است. [4] .
وضع فرهنگی عصر امام صادق (ع)
در میان امامان بزرگوار، عصر امام صادق (ع) دورهای منحصر به فرد بوده و شرایط اجتماعی و فرهنگی آن در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است، زیرا آن دوره از نظر سیاسی، دوره ضعف و تزلزل حکومت بنیامیّه و فزونی قدرت بنیعباس بود و این دو گروه مدتی در حال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند. از زمان هشام بن عبدالملک، تبلیغات و مبارزات سیاسی عباسیان آغاز گردید و در سال 129 وارد مرحله مبارزه مسلّحانه و عملیات نظامی گردید و سرانجام در سال 132 به پیروزی رسیدند. از آنجا که بنیامیّه در این مدت گرفتار مشکلات سیاسی فراوانی بودند، لذا فرصت ایجاد فشار به امام و شیعیان را (مثل زمان امام سجاد) نداشتند. عباسیان نیز چون پیش از دستیابی به قدرت در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل میکردند، فشاری از سوی آنان اعمال نمیشد. به همین دلیل این دوران، دوران آرامش و آزادی نسبی امام صادق (ع) و شیعیان بود و فرصت بسیار خوبی برای فعالیتهای علمی و فرهنگی آنان به شمار میرفت. از نظر فکری و فرهنگی نیز عصر امام صادق (ع) عصر جنبش فکری و فرهنگی بود. در آن زمان، شور و شوق علمی بی سابقهای در جامعه اسلامی به وجود آمده بود و علوم مختلفی اعم از علوم اسلامی، همچون: قرائت قرآن، تفسیر، حدیث، فقه، کلام و... یا علوم بشری مانند: طبّ، فلسفه، نجوم، ریاضیات و... پدید آمده بود. از سوی دیگر، عصر امام صادق (ع) عصر برخورد اندیشهها و پیدایش فرق و مذاهب مختلف نیز بود. فرقههایی همچون: معتزله، جبریّه، مرجئه، غلات زنادقه و... هر کدام عقاید خود را ترویج میکردند. [5] در این میان، افکار و آرای «غُلات» رشد چشمگیری کرده بود و در قالبهای مختلف عقاید خود را مطرح میکردند و در عین حال، خود را از پیروان امام صادق (ع) میدانستند. با این نگرش، هم در صدد زیر سؤال بردن عقاید شیعیان واقعی بودند و هم عقاید خویش را گسترش میدادند.