غدیر در سیره حضرت امام کاظم علیه السلام صفحه 50

صفحه 50

حسن بن محمّد می گوید: «این شیخ (روایت کننده روایت فوق) از نیکان اهل تسنّن، و بزرگمردی راستگو است، و سخنش مورد قبول و اطمینان مردم است».

الأنوار البهیه ،ص:308و307

سخن گفتن امام کاظم علیه السّلام به اعجاز الهی!

سخن گفتن امام کاظم علیه السّلام به اعجاز الهی!

سیّد تاج الدّین عاملی در کتاب «التّتمّه فی تاریخ الأئمّه» روایتی نقل می کند، که شیخ حرّ عاملی (ره) نیز در «إثبات الهداه» (در حالات امام کاظم علیه السّلام) آن را نقل کرده است و آن اینکه:

هنگامی که امام کاظم علیه السّلام از دنیا رفت، سندی بن شاهک، دستور داد، جنازه آن حضرت را روی جسر (پل) بغداد نهادند، و به مردم اعلام کرد که آن حضرت به مرگ مقدّر از دنیا رفته است، مردم می آمدند و بدن مطهّر آن حضرت را می دیدند، و آثار جراحت و زخمی در آن نبود، روایت شده، یکی از شیعیان مخلص، کنار جنازه آمد، در حالی که مردم اجتماع کرده بودند و می گفتند: «موسی بن جعفر علیه السّلام کشته نشده است، بلکه به مرگ طبیعی از دنیا رفته».

او (شیعه مخلص) به آنها گفت: «من از خود امام کاظم علیه السّلام می پرسم که چگونه از دنیا رفت.

حاضران گفتند: «او مرده است، چگونه از او خبر می گیری؟».

او نزدیک آمد و گفت: «ای پسر رسول خدا، تو و پدرت راستگو هستید به من خبر بده، آیا بر اثر مرگ مقدّر از دنیا رفتی، یا کشته شده ای».

آن حضرت [به اعجاز و اذن الهی] سخن گفت و سه بار فرمود:

قتلا قتلا قتلا

: «کشته شدم، کشته شدم، کشته شدم».

سپس آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند و متصدّی غسل و کفن، همان شخصی بود که امام کاظم علیه السّلام به او وصیت نموده بود [چنانکه قبلا خاطر نشان گردید]، سپس جنازه آن حضرت را در بغداد در مقابل قبرستان قریش از جانب باب التّین، به خاک سپردند .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه